دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

  • ۰
  • ۰

 این مسئله ممکن است حتی اگر هیچ پاسخ تحریکی به نویز برست وجود نداشته باشد، رخ دهد زیرا پوشش رو به جلوی پاسخ به تون BF حتی زمانیکه فرکانس های پوشاننده خارج از منطقه ی پاسخ تحریکی نورون باشد، دیده می شود.
پردازش های گروهبندی و جداسازی اصوات همزمان: 
دو نشانه ی مهم که توسط دستگاه شنوایی برای گروهبندی اجزاء صوتی بکار می روند عبارتند از سمعک فوناک شروع همزمان و هارمونیک بودن. برعکس جداسازی ادراکی اجزاء صوت توسط ناهمزمانی شروع محرک (SOA) و غیر هارمونیک بودن رخ می دهد. نشانه های ضعیف تری نیز برای جدایی درکی وجود دارد که شامل تفاوت طیفی و جدایی فضایی عناصر صوت است. این نشانه ها یکدیگر را به شیوه سینرژیستیک تقویت می کنند. از نظر آماری احتمال اینکه اجزاء صوتی دو منبع متفاوت با هم آغاز و پایان یافته یا ارتباط هارمونیک داشته باشند اندک است.
گروهبندی و تفکیک  براساس هارمونیک بودن و غیرهارمونیک بودن اصوات : 
هنگامیکه یک جز سیگنال در یک مجموعه تن هارمونیک، خارج از این هارمونیک سمعک استارکی قرار گیرد ( معمولا بیشتر از 3% ) به عنوان یک تن جدا و خارج از مجموعه شنیده می شود . تشخیص غیرهارمونیک بودن توسط مفهوم beat یا زنش بهتر درک می شود خصوصا" در هارمونیک های بالاتر . زنش را به عنوان مدولاسیون دامنه در پوش زمانی محرک ناشی از Mistuning(خارج از کوک شدن)  حاصل می شود . آستانه تشخیص این عدم توازن با افزایش عدم توازن از 3% تا 16% و زمان محرک بیش از 50 میلی ثانیه کاهش می یابد . تفاوت بین F0 بین دو واکه همزمان و تن های هارمونیک مجموعه ، درک جدایی ، تمایز و تشخیص تن را افزایش می دهد . 
به طوری که صحت تشخیص به عنوان تابعی از اختلاف بین F0 بین واکه های سمعک یونیترون همزمان و تن های هارمونیک وقتی که به اندازه یک نصف تن افزایش می یابد بهبود می یابد و سپس برای اختلاف های بیشتر F0 بدون علامت می شود .

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

پتکو و همکاران 2007 دریافتند که در A1 ماکاک، نورونها در طول فواصل سمعک زیمنس سکوت در تون BF پاسخدهی نداشتند اما اگر همزمان با فواصل سکوت، نویز برست ارائه شود، پاسخ می دادند و این پاسخ تفاوت چندانی با ارائه تون ممتد بدون نویز مسدود کننده نداشت. آنها چند نوع نورون شناسایی کردند که الگوی پاسخ آنها به این محرکات متفاوت بود. مشخص شد نورونهایی که الگوی پاسخدهی پایدار به تونها دارند، وقتی فواصل سکوت با نویز پر می شد همچنان پاسخ می دادند. اما نورونهای دارای پاسخ فازی به گذراها (شروع و پایان محرک)، وقتی فواصل سکوت با نویز پر می شد دیگر به آغاز و پایان سکوت پاسخ نمی دادند. بعلاوه شبیه سازی فعالیت عصب شنوایی توسط محرکات نشان داد این پدیده، پایه ی مرکزی دارد زیرا پاسخ های محیطی عمدتا توسط نویز برست موجود در فواصل سکوت ایجاد می شوند و پاسخ آنها با القای توهم همخوانی ندارد.
اگرچه گربه ها و ماکاک ها شواهد رفتاری القای شنوایی را نشان می دهند اما در طول ثبت الکتروفیزیولوژیک سمعک اینترتون مطرح شده در مطالعات فوق، رفتار حیوان پایش نشد پس نمی توان ارزیابی مستقیمی از ارتباط میان الگوی پاسخ عصبی و ادراک فراهم کرد. البته این مطالعات از وجود مناطق عصبی مرتبط با این پدیده در قشر شنوایی حمایت می کند. مکانیسم های پیش توجهی زمینه ساز الگوی پاسخ عصبی در توهم امتداد صوت، ممکن است مشابه مکانیسم های جدایی جویبار شنوایی باشد. مطالعات سایکوآکوستیک نشان می دهند جدایی جویبار و توهم امتداد صوت ممکن است مکانیسم های مشترکی داشته باشند. مثلا غیاب سمعک یونیترون پاسخ فازی به آغاز تون پس از فاصله ی سکوت ممکن است به دلیل پوشش رو به جلو توسط پاسخ قبلی به نویز موجود در درون سکوت باشد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

نوروفیزیولوژی: مطالعات انسانی تداوم القا شده/توهمی شنیداری
یکی از چند مطالعه ی نوروفیزیولوژیک در زمینه ی القای شنوایی از MMN بعنوان شاخص فیزیولوژیک استفاده کرده است. از محرکات استاندارد 500 هرتزی استفاده شد که یا ممتد بودند یا در قسمت میانی توسط فواصل سکوت 40 میلی ثانیه ای قطع می شدند. محرکات انحرافی از تونهای منقطع ساخته شدند اما فواصل سکوت با برست نویزهای باندگذر پر می شد. طیف نویز یا در منطقه ی فرکانسی تون قرار داشت و توهم تداوم صوت ایجاد می کرد یا از نظر فرکانسی بسیار متفاوت بود و توهم ایجاد نمی کرد. MMN وقتی محرک انحرافی ممتد و استانداردها فواید سمعک منقطع درک می شدند (یا برعکس) نسبت به زمانی که هر دو ممتد یا هر دو منقطع درک می شدند، بزرگتر بود. این یافته ها نشان می دهد رمزگذاری عصبی توهم تداوم صوت قبل از تولید MMN رخ می دهد. بعلاوه از آنجاییکه افراد درحال تماشای فیلم صامت بوده و تونها را نادیده می گرفتند، مکانیسم عصبی این توهم پیش توجهی است.
نوروفیزیولوژی: مدلهای حیوانی تداوم توهمی/القایی شنیداری
شواهد رفتاری این پدیده در گربه ها، پرندگان و میمونهای ماکاک سمعک ویدکس وجود دارد پس برای مطالعه ی زیرساخت عصبی پدیده های درکی در مدلهای حیوانی معتبرند. همتای عصبی تداوم القایی/ توهمی شنوایی در A1 گربه با استفاده از ثبت فعالیت تک نورونی در پاسخ به جاروب FM بررسی شده است. بخش هایی از طیف محرکات (جاروب FM) با BF نورونها همپوشانی داشت. در یک وضعیت جاروب FM ممتد و در دیگری، فواصل کوتاه سکوت در طول گذار طیفی که با BF نورونها همپوشانی داشت، رخ می داد. در شرایط سوم، فواصل سکوت با برست نویز پر می شد. در وضعیت چهارم، برست نویز به تنهایی ارائه می شد. زمانیکه جاروب FM یک فاصله ی کوتاه سکوت داشت،  سمعک زیمنس بسیاری از نورونها پاسخ نمی دادند اما زمانیکه فاصله ی سکوت با نویز برست پر می شد، پاسخ می دادند. 
وقتی نویز برست به تنهایی ارائه می شد، نورونها پاسخ نمی دادند. یعنی  وقتی فواصل سکوت با نویز برست پر می شود، نورونها طوری پاسخ می دهند که گویی سکوتی در جاروب FM وجود ندارد و معادل القای تداوم در سیستم شنوایی است.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

ساخته شدن تدریجی جدایی توسط عدم توانایی پاسخ تون B در فراتر سمعک نامرئی رفتن از آستانه در طی زمان توضیح داده می شود. پس ساخته شدن تدریجی جویبار زمانی ایجاد می شود که  با سازش نرخ پاسخ تون A و B در طی زمان، پاسخ تون B دیگر نتواند از آستانه ی فعالیت فراتر رود. این مسئله به کاهش دامنه ی پاسخ B با افزایش دلتا F (دور شدن فرکانس B از BF واحد عصبی) و کاهش کلی پاسخ و کاهش بیشتر پاسخ B نسبت به A در طی زمان نسبت داده می شود. با بیان این پایه ی فیزیولوژیک برای ساخته شدن تدریجی جویبار که یک مشخصه ی کلیدی جویبارسازی است مایکل و همکاران 2005 و 2007 شواهد بیشتری از الگوی پاسخ زمانی در A1 از جهت سازماندهی درکی توالی اصوات فراهم می کنند.  وقفه ی پاسخ non-BF توسط پاسخ BF قبل از آن با اصول کلی پوشش رو به جلو همخوانی دارد. بروش و اشرینر 1997 با تغییر مستقل فاصله ی شروع محرک با شروع محرک بعد و دیرش محرکات پوشاننده نشان دادند وقفه ی رو به جلو در A1 با کاهش فاصله ی پایان پوشاننده تا شروع پروب (ISI) افزایش می یابد. این مسئله نشان دهنده ی نقش فرآیندهای مهاری پایان صوت و نیز فرآیندهای مهاری پس از آغاز صوت در پوشش رو به جلو است. پایه سلولی پوشش رو به جلو روشن نیست اما احتمالا شامل مهار گابایی پس سیناپسی و کاهش فعالیت سیناپسی است. 
تعاملات مهاری تونهای متوالی در سطح عصب شنوایی، هسته حلزونی و کولیکولوس پایینی نشان می دهد سمعک یونیترون هسته های زیر قشری و سیستم شنوایی محیطی نیز در مهار رو به جلوی مشاهده شده در سطح قشر شرکت دارند اما میزان این مشارکت روشن نیست. در کل، نتایج فیزیولوژیک در قشر شنوایی با این فرض همخوانی دارد که مکانیسم های پیش توجهی زمینه ساز انتخاب فرکانسی و پوشش رو به جلو در جداسازی جویبار مشارکت دارند. مدلهای نظری با در نظر گرفتن انتخاب فرکانسی و پوشش رو به جلو می توانند بسیاری از الگوهای پاسخ عصبی در A1 را که در جداسازی درکی جویبارهای شنوایی (توالی های حاوی دو تون) شرکت دارند، توضیح داده و بازسازی کنند. باوجودیکه ارتباطاتی میان الگوی پاسخ عصبی و درک جویبار شنوایی پیدا شده است سمعک زیمنس آلمان اما ارتباط میان نوروفیزیولوژی و ادراک، قطعی نیست بخصوص از این جهت که بررسی های رفتاری همزمان با ثبت عصبی انجام نشده است. محدودیت دیگر کارهای نوروفیزیولوژیک کاربرد تونهای خالص است و نتایج آنها در مورد اصوات دیگر با محتوای طیفی یکسان اما تفاوت در ابعاد دیگر ادراکی صادق نیست. در هر حال این مدلها ممکن است با وارد کردن عناصر عصبی مربوط به سایر مشخصات غیر طیفی صوت بتوانند جداسازی جویبار غیرطیفی را توضیح دهند. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

برند سمعک فوناک

معدل هیستوگرام زمان دور تحریکی (PSTHs) فعالیت چند واحد عصبی که توسط توالی متناوب (ABAB) بر انگیخته شده و در لایه ی دریافت کننده ی ورودی تالاموسی قشر شنوایی اولیه ی ماکاک (A1) ثبت می شود. PSTH در 4 نرخ متفاوت محرک و در 3 دیرش متفاوت تون دیده می شود و اثر این پارامترهای محرک روی وقفه پاسخ B دیده می شود. فرکانس تون A در BF جمعیت نورونی سمعک زیمنس نگه داشته شده و تفاوت فرکانسی A و B روی 20 درصد فرکانس تون A در تمام شرایط آزمایش حفظ می شود. پاسخ تون A و B نامگذاری شده است. مرز منطقه ی هاشور خورده ی خاکستری بالا و پایین هر PSTH (خط سیاه)، SEM +/- را نشان می دهد.  پیکانهای سیاه پاسخ به شدت کاهش یافته یا غیاب پاسخ B را نشان می دهد. تعداد مکانها (N) سهیم برای هر PSTH در هر ردیف در ستون چپ دیده می شود. 

متوسط نسبت دامنه ی پاسخ تون B به A بصورت تابعی از ISI و تفاوت فرکانسی رسم شده است. (ستونهای خطا +/-SEM را نشان می دهد. سمبل ها در پایین شکل معنا شده اند). داده ها مربوط به ثبت چند واحد عصبی در پاسخ به توالی متناوب ABAB در لایه ی قشر اولیه ی شنوایی (A1) که دریافت کننده ی اطلاعات تالاموسی است، می باشد. فرکانس A در تمام شرایط آزمایش، در BF جمعیت نورونی حفظ می شود. فرکانس تون A و B به اندازه ی دلتا F متفاوت است. با افزایش دلتا F و کاهش ISI نسبت پاسخ کاهش می یابد.
اگرچه این یافته ها از مدل فیزیولوژیک جداسازی جویبار شنوایی حمایت می کند اما سمعک فوناک مسئول ساخته شدن تدریجی جویبار شنوایی در طی زمان نیستند. برای رفع این نقیصه، مایکل و همکاران در سال 2005 توالی ABA- را به میمونهای هشیار ارائه کردند و تغییر الگوی پاسخ نورونهای منفرد در A1 را در دوره ی 10 ثانیه ای آزمودند. مزیت این روش آن است که محرک ثابت  نگه داشته می شود اما درک از شنیدن یک جویبار به دو جویبار تغییر می کند. پس هر تغییری در الگوی پاسخ عصبی در طی زمان را نمی توان به تغییر پارامترهای محرک نسبت داد و مستقیما به تغییر درک مرتبط است. مجددا A مرتبط با BF نورون تحت بررسی و B به اندازه ∆F (1 تا 9 نیم پرده)متفاوت از A بود. دوره ی زمانی تغییرات الگوی پاسخ عصبی با دوره ی زمانی ساخته شدن تدریجی جویبارها در انسانها همخوانی داشت. پاسخ هر دو تون در طی زمان 10 ثانیه از ارائه توالی محرکات، کاهش می یافت که نشانه سازش عصبی است اما کاهش برای تون B بیشتر سمعک اتیکن بود. بر اساس این یافته ها مایکل پیشنهاد کرد که ساخته شدن تدریجی جدایی درکی جویبار شنوایی، نسبتی از زمان است که طی آن تعداد اسپایک های برانگیخته شده توسط تون B نمی تواند از آستانه فراتر رود. وقتی دو تون در دو محل تونوتوپیک، اسپایک های فوق آستانه تولید می کنند، یک جویبار درک می شود اما وقتی یکی از تون ها نتواند در هر دو مکان تونوتوپیک پاسخ فوق آستانه تولید کند، دو جویبار ایجاد شده است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

انواع سمعک فوناک

10 مدل نوروفیزیولوژیک جداسازی جویبار در قشر شنوایی سمعک فوناک اولیه (A1). منحنی های زنگوله ای A و B توزیع تونوتوپیک فعالیت ایجاد شده با تون A و B را در توالی تونهای متناوب ABAB نشان می دهد. منطقه ی بین مکان تونوتوپیک فرکانس A و B ، X نامگذاری شده است. مناطق سایه زده شده منطقه ای را نشان می دهد که الگوی پاسخ دو تون همپوشانی دارد. توزیع فضایی فعالیت در سه دلتا F (تفاوت فرکانسی) متفاوت نشان داده شده است (کوچک، متوسط و بزرگ). دامنه ی پاسخ فرضی تون A و B در مکان تونوتوپیک A، B و X با خطوط عمودی منقطع نشان داده شده است و در نیمه ی راست تصویر توسط ستونهای سیاه و سفید در وضعیت نرخ بالا و پایین محرک دیده می شود. ارتفاع ستون با دامنه ی پاسخ متناسب است. در PR سریع پاسخ تون non-BF در مکان A و B به شکل متفاوتی وقفه میابد. در مکانی که به یک اندازه به هر دو تون پاسخ می دهند (X)، پاسخ تون A و B به یک اندازه یکدیگر را مهار می کنند. وقفه ی متفاوت پاسخ تون non-BF باعث تیز شدن منحنی فرکانسی در مکان تونوتوپیک فرکانس های تون و شکل گیری دو کانون فعالیت مجزای فضایی در طول نقشه های تونوتوپیک می شود که معادل سمعک استارکی جدایی ادراکی تونها به دو جویبار است.  
بر طبق این مدل درک یک جویبار منفرد به دلیل حضور قله ها با افتراق ضعیف در طول نقشه تونوتوپیک A1 است. درک دو جویبار بر پایه ی حضور دو قله ی فعالیت جدای فضایی است. جدایی فعالیت عصبی به کانالهای فرکانسی مستقل از هم،  توسط پوشش رو به جلو و انتخاب فرکانسی A1 رخ می دهد و تخصیص توجه به جویبارهای درکی خاص را تسهیل می کند. توجه انتخابی پردازش فعالیت در کانال فرکانسی یک جویبار را توسط تقویت سیگنال در کانال مورد توجه یا کاهش سیگنال در کانال توجه نشده، افزایش می دهد.
یافته های این مدل در سایر گونه ها نیز دیده شده است مانند خفاش سبیل دار و سار اروپایی. با توجه به یافته های مطالعه فیشمن و همکاران 2004 و بی و کلامپ 2004 و 2005، پیش بینی می شود با افزایش ∆F، PR و TD تفاوت فعالیت عصبی میان دو تون A و B افزایش می یابد. این پیش بینی در A1 میمونها و مغز پیشین شنوایی سار هشیار اثبات شده است. بعلاوه افزایش TD ضمن ثابت نگه داشتن PR باعث کاهش بیشتر پاسخ non-BF می شود (شکل 5-10). ISI های کوچکتر باعث نسبت کوچکتر پاسخ تون B به A سمعک یونیترون می شود (شکل 6-10) که نشان می دهد کاهش پاسخ non-BF به PR یا TD وابسته نیست بلکه به دلیل تغییر ISI رخ می دهد. با افزایش TD ضمن ثابت نگه داشتن PR، ISI کاهش میابد. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

این محققان بیان کردند وقفه ی پاسخ به تون non-BF در PR سریع را سمعک نامرئی می توان با مکانیسم های مشابه مکانیسم های زمینه ساز پوشش رو به جلو (forward masking) توضیح داد. پوشش رو به جلو یعنی کاهش پاسخ عصبی به یک محرک توسط پاسخ به محرک قبلی. با افزایش تفاوت فرکانسی و تاخیر زمانی میان پوشاننده و تون اصلی (پروب)، مهار رو به جلو کاهش نشان می دهد (مانند آنچه در آزمایش فیشمن و همکاران 2001 دیدیم). وقفه ی پاسخ B در PR سریع دیده می شود. 
پاسخ به تون A (BF) وقتی پیش از آن تون A دیگری ارائه  سمعک اتیکن شده کوچکتر از زمانی است که قبل از آن تون non-BF ارائه شده باشد. این یافته ی اخیر با تقویت پوشش رو به جلوی پاسخ به تون BF همخوانی دارد یعنی زمانیکه پیش از تون BF، تون BF دیگری ارائه شده باشد، پوشش رو به جلو تقویت می شود. در نهایت پاسخ به تون B (non-BF) وقتی پیش از آن پاسخ به تون A (BF) رخ داده باشد کوچکتر از وقتی است که قبل از آن پاسخ به تون B (non-BF) رخ داده باشد. پس پاسخ به تون BF و non-BF از این جهت با هم متفاوتند: وقفه ی پاسخ تون non-BF با تون BF قبل از خود بیشتر از وقفه ی پاسخ تون BF با پاسخ به تون non-BF قبل از خود است. فیشمن پیشنهاد می کند تون BF پوشاننده ی رو به جلوی قویتری است. این وقفه ی متفاوت باعث می شود با افزایش PR نسبت دامنه ی پاسخ non-BF به دامنه ی پاسخ BF کاهش یابد. پس شرایطی که باعث جدایی جویبارهای شنوایی می شود، کنتراست میان پاسخ به تون BF و non-BF را در مکانهای تونوتوپیک A1 تقویت می کند. 
بر اساس این یافته ها مدلهای جداسازی جویبارهی شنوایی پیشنهاد می کنند، وقفه ی پاسخ سمعک اینترتون به تون non-BF توسط تون BF پیش از آن ، جدایی فضایی فعالیت عصبی دو تون A و B را در طول نقشه تونوتوپیک در A1 می افزاید (شکل 4-10). در ∆F های کوچک همپوشانی قابل توجهی میان فعالیت عصبی دو تون A و B در A1 که دارای نقشه تونوتوپیک است، رخ می دهد و پاسخ هیچ یک از آنها در الگوی پاسخ عصبی کلی غلبه و برتری ندارد. پس با افزایش PR، پاسخ به تون A و B  به میزان حدودا برابری وقفه ی متقابل روی یکدیگر اعمال می کنند و به میزان برابری دچار کاهش دامنه می شوند. بعلاوه این وقفه ی تقریبا برابر پاسخ، باعث می شود توزیع فعالیت عصبی در A1 در PR های سریع و آهسته به خوبی جدا نشود. پس در دلتا F های کوچک همواره یک جویبار شنوایی درک می شود. بر عکس در ∆F های بزرگ همپوشانی فضایی و وقفه ی متقابل میان پاسخ عصبی دو تون A و B اندک است. در تمام PR ها توالی های متناوب تون ها، دو قله ی فعالیت مجزا از نظر فضایی در A1 ایجاد می کند. 
این حالت معادل درک دو جویبار شنوایی کاملا مجزا برای تونهایی است که تفاوت فرکانسی بارزی دارند. در ∆F های متوسط همپوشانی فضایی قابل توجهی میان فعالیت عصبی دو تون وجود دارد و نورونهای آن دو مکان تونوتوپیک به هر دو تون پاسخ می دهند اما پاسخ به BF غلبه دارد. در این شرایط PR تعیین می کند پاسخ به کدام تون در الگوی فعالیت را تعیین می کند. در PR آهسته، تون ها در مکان تونوتوپیک مرتبط با فرکانس خودشان بهترین پاسخ را ایجاد می کنند و در مکان تونوتوپیک تون دیگر، پاسخ کمتری ایجاد می نمایند. مکان بین این دو منطقه به هر دو تون پاسخ می دهد. الگوی فعالیت در A، B و منطقه میانی، PR کلی توالی تونهای متناوب را منعکس می کند. بر عکس در PR سریع، پاسخ به تون non-BF در منطقه ی تونوتوپیک A و B دچار وقفه می شود. منطقه ی دارای BF معادل تون A به تون A و منطقه با BF برابر با تون B، به تون B پاسخ قوی دارد و به تون دیگر (non-BF) پاسخ نمی دهند. این مسئله باعث تیز شدن کوک فرکانسی در A1 شده و بنابراین افتراق فضایی پاسخ به تون A و B را در نقشه ی تونوتوپیک تقویت می کند. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

مثلا مشاهده امواج ABR مشخص می کند که شکل موج های طبیعی ABR امواج اصلی خود را هر ms1 (یعنی   یا 1000 هرتز) بعلاوه یک موج با فرکانس آرام با فرکانس 100Hz ( ) نشان می دهند. روش صحیح این است که هر چقدر کمتر، فیلتراسیون انجام گیرد تا از امکان ایجاد اعوجاج سمعک اینترتون در زمان نهفتگی امواج یا ایجاد اجزایی از پاسخ که آرتیفکت واقعی محسوب می شوند، کاسته نشود. 
تنظیمات وسیع تر فیلتر در هنگام جمع آوری داده ها، در صورتیکه دستگاه، اجازه فیلترینگ دیجیتال را بعد از جمع آوری داده ها بدهد. اگر چه امکان artifact rejection مرسوم، ممکن است فرآیند معدل گیری بواسطه وجود نویزهای تصفیه نشده، کمتر شود. 

چرا فیلترینگ در ارزیابی AER ضروری است؟ 
فیلترینگ روشی است برای افزایش امکان تشخیص قیمت سمعک ویدکس سیگنال (AER) در حضور نویز زمینه الکتریکی. نویز در این جا به عنوان هر فعالیت الکتریکی که توسط الکترودها ثبت می شود و البته پاسخ برانگیخته شنیداری نیست، تعریف می شود. (نویز ممکن است مربوط به خود بیمار یا مربوط به منابع خارجی باشد). به صورت نظری، می بایست نویز با محتوای فرکانسی ای که با محتوای فرکانسی پاسخ AER متفاوت است، قبل از معدل گیری از فعالیت الکتریکی کلی که توسط الکترودها ثبت شده، خارج گردد(فیلتر شود). معدل گیری از فعالیتی که بیشتر متضمن پاسخ باشد تا مجموعه فعالیتهای انتخاب نشده، موثرتر است. 
هدف اصلی فیلترینگ کاهش یا حذف فعالیتهای الکتریکی است که پاسخ محسوب نمی شوند، اما محتوای فرکانسی مشخص و ثابتی دارند. نمونه ای از این نویز الکتریکی، منطقه فرکانسی EEG است که زیر 30 هرتز واقع شده است، (شامل امواج دلتا، تتا، آلفا، بتا). قیمت سمعک هرگاه که میسر باشد، انرژی الکتریکی در منطقه 05/0 تا 30 هرتز از پاسخ AER حذف می گردد. این منطقه فرکانسی شامل نویز الکترودرمال (Hz5 تا 01/0) و بخشی از منطقه فرکانسی پتانسیل های مربوط به حرکت (در حدود Hz 50 تا 05/0) نیز هست. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

سمعک چیست

سوم: روش سوم برای کاستن از تاثیرات نامطلوب آرتیفکت بر ثبت پاسخ های AER استفاده از تکنیک Artifact Rejection حساسیت شنوایی می باشد.در گذشته این کار می بایست توسط آزمایشگر انجام می شد. او با مشاهده مداوم سیگنال EEG می بایست هر گاه احساس کرد سیگنال با آلودگی ناشی از آرتیفکت همراه است، فرآیند معدل گیری را متوقف کند. این روش چون توجه آزمایشگر را معطوف این مسئله می نمود البته زمان بر بود و گاهی قبل از آنکه آزمایشگر اقدام کند آلودگی رخ داده بود، توصیه نمی شود.
امروزه این فرایند به صورت اتوماتیک در اغلب دستگاه ها انجام بیمه سمعک می شود. ساده ترین صورت آن، تنظیم حساسیت آمپلی فایر است. هر سیگنالی که توسط الکترودها دریافت شده و از یک ولتاژ از قبل تعیین شده، بیشتر باشد، به قسمت معدل گیری سیگنال فرستاده نمی شود. این یک روش مناسب برای حذف منابع آرتیفکت با ولتاژ بالا از فرآیند معدل گیری است. 

تنظیم فیلتر 
انرژی طیفی Ecochg و ABR از زیر 100 هرتز تا 1000 هرتز است. بنابراین کسب این پاسخ ها به تنظیم فیلتر 1500 تا 30 یا 3000-30 نیاز دارد تا فعالیت EEG کلی زیر 30 هرتز عبور داده نشود، و در پاسخ دخالت نکند و طیف انرژی فوق الذکر نیز باقی بماند. اما در AMLR در افراد بالغ بزرگسال انرژی در گستره 20 تا 40 Hz است. معمولا پاسخ های با زمان نهفتگی طولانیتر و دارای انرژی فرکانس پایین هستند. (زیر 30 هرتز)
محاسبه تعداد امواج در ثانیه در شکل موج AER یک راه سمعک چیست دستی برای برآورد محتوای فرکانسی پاسخ است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

Rejection : یک ویژگی ضروری در دستگاه های الکتروفیزیولوژی شنوایی، توانایی آنها در مشاهده فعالیت الکتریکی است که به آنها وارد می شود. فعالیت الکتریکی که توسط الکترودها ثبت می شود، مجموعه ای از EEG، AER ، و تداخلات سمعک استخوانی الکتریکی ناخواسته است که قبل از فیلتراسیون و معدل گیری ثبت می شوند. حتی در این مرحله هم ورودی به CMR و تقویت می رود. مشاهده سیگنال EEG، که معدل گیری نشده است می تواند ما را از وجود آرتیفکت ناشی از حرکت بیماری آرتیفکت نروماسکولار، تداخلات الکتریکی 60 هرتز، یا تداخلات فرکانس بالای دیگر، مطلع کند. از طریق شاخص artifact rejection که در دستگاه تعبیه شده نیز می توان به وجود این آرتیفکت ها پی برد. مشاهده بصری سیگنال EEG روش بهتری است تا بتوان نوع تداخل و نیز احتمالا منبع آن را تشخیص داد. 
آرتیفکت در ثبت AER، یعنی فعالیت الکتریکی که بخشی از پاسخ محسوب نمی شود، و نمی بایست در آنالیز پاسخ دخالت داده شود. آرتیفکت ممکن است الکترومگنتیک باشد و خدمات سمعک خاستگاه آن منبع خارجی باشد (و نه بیماری) (مثلا هدفن ها یا وسایل الکتریکی) یا اینکه الکتروفیزیولوژیک بوده و خاستگاه آن خود بیمار باشد. نظیر پتانسیل های نروماسکولار که به حرکات بیمار مرتبط هستند. سه راه برای کاستن از تاثیرات منفی آرتیفکت در ثبت پاسخ های AER پیشنهاد شده است: 
اول: اولین و مهمترین راه، تعیین خاستگاه از کجا سمعک بخرم آرتیفکت و حذف آن است. مثلا اگر یک جعبه x-Ray منشا این مزاحمت باشد با خاموش کردن آن مشکل حل خواهد شد. 
دوم: هنگامیکه حرکات زائد بیمار، منشاء آرتیفکت نروماسکولار است، به بیمار داروی خواب آور داده او را می خوابانیم و پس از آن تست را به آسانی انجام می دهیم. روش دیگر تعدیل عوامل مربوط به تست نظیر، تنظیم های فیلتر، آرایش الکترودی، تعداد جاروب ها می باشد که راهکارهای عملی مربوط به این اقدامات در فصول بعدی ذکر شده است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک