دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

۱۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمعک یونیترون» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نکته دیگر درک دامنه (اندازه و بزرگی) سیگنال (AER مطلوب) است. در ارزیابی ABR، دامنه مطلوب سیگنال (موج V) معمولا 5/0 میکروولت و دامنه EEG زمینه فیلتر شده 10 میکروولت است. بنابراین 1600 جاروب برای رسیدن به SNR  با نسبت  لازم است. ALR ثبت شده از یک بیمار بیدار در حد 10 سمعک نامرئی میکروولت است، در حالیکه EEG زمینه که به طور قابل توجهی کمتر، فیلتره می شود زیرا پاسخ در همان منطقه فرکانسی نویز واقع است، حدود 40 میکروولت است. تنها 64 جاروب لازم است تا به SNR  معادل  برسیم زیرا سیگنال به مراتب، از ABR (در مقایسه با نویز) بزرگتر است. معدل گیری کمتری لازم است تا دامنه های بزرگتری از AER را به صورت مطمئنی شناسایی کنیم.

جزء Pa از ALMR دو برابر دامنه موج V از ABR را تقریبا داراست. در نتیجه، معمولا نسبت سیگنال به نویز معمولا بزرگتر است و معدل گیری کمتری لازم است تا پاسخ واضح و آسان یابی، به دست آید. 1000 بار تحریک معمولا کافی است و در شرایط اندازه گیری ایده آل، (سطح شدت محرک بالا، فردی با شنوایی نرمال بیدار و آرام) 512 جاروب یا کمتر نیز یک شکل موج مناسب ایجاد می کنند. با تنظیم مناسب مشخصات فیلتر (مثلا با باز کردن نقطه قطع فیلتر، حداقل 1500 هرتز) نرخ تحریک (نه سریعتر از sec/ 1/7) جایگذاری الکترود، زمان آنالیز، و تعداد نقاط نمونه گیری، می توان همزمان از روی شکل موج، اطلاعات مربوط به ABR و Ecochg را استخراج کرد. دامنه مستقیما، مربوط به شدت محرک است و معمولا معدل گیری کمتری برای ایجاد پاسخ در قبال سطوح شدتی بالا در مقابل پایین، لازم است. دامنه به عوامل دیگری نظیر سن و جنس، مرتبط است. ممکن است در نوزادان معدل گیری بیشتری لازم باشد تا به پاسخ مطمئنی دست یابیم زیرا در نوزادان، دامنه نسبت به بالغین، کوچکتر است. از آنجا که در خانمها پاسخ نسبت به آقایان دامنه بزرگتری دارند (حداقل در موج V، ABR) معدل گیری کمتری، حداقل به صورت نظری برای رسیدن به پاسخ مقتضی، لازم می شود.

نهایتا، دامنه نویز نیز عامل مهمی است. کاهش دامنه کلی نویز زمینه در ثبت AER موثرترین روش افزایش SNR است. محدود کردن نویز باعث افزایش کارایی و دقت، ثبت کلینیکی AER می شود این روش موثرتر است از اینکه با تعداد Sweep های بیشتر معدل گیری را افزایش دهیم. یک کلینیسین می تواند به طور موثری، نویز را از  منابع متفاوت کاهش دهد. نویز باقیمانده در ثبت AER را می توان به طرق متفاوتی برآورد کرد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

Analysis time: در ABR با محرک کلیک و محرک تن برست فرکانس بالا زمان تجزیه و تحلیل می بایست 15 میلی ثانیه باشد. زیرا عوامل متعددی وجود دارند که باعث افزایش زمان نهفتگی موج V و حتی قعرهای  بعد از آن می شوند. از عواملی که سبب این تاخیر می شوند، عبارتند از: عملکرد CNS تکامل نیافته در قیمت سمعک اتیکن کودکان، نروپاتولوژی، شدت محرک پایین محرک تن برست فرکانس – پایین و اختلال شنوایی محیطی

در ABR با محرک تن برست فرکانس پایین، (مثلا 1000 هرتز یا 500 هرتز) زمان تجزیه تحلیل 20 میلی ثانیه ای لازم است.

یک زمان «قبل از تحریک» یا Prestimulus در حدود 1 تا 2 میلی ثانیه در ABR در نظر گرفته می شود.

زمان تجزیه تحلیل کوتاه برای فرکانسهای Ecochg در نظر می گیریم تا اولا موجهای III و V از ABR در پاسخهای الکتروکوکلئوگرافی دخالت نکنند، ثانیا دقت و وضوح اجزای الکتروکوکلئوگرافی بیشتر شود.

در اندازه گیری های AER قشری (cortical) ، زمان تجزیه تحلیل از 100 میلی ثانیه برای AMLR تا 700 میلی ثانیه (100 میلی ثانیه پیش تحریک و 600 میلی ثانیه، پس از تحریک) برای پاسخهای دیررس تر (نظیر ALR و P300) می باشد.

الکترودها: اصول کلی در مورد ارتباط مکان الکترودها و اجزای AER به شرح زیر هستند.

اصل اول: هر چقدر الکترود به خاستگاه آناتومیک پاسخ نزدیک تر باشد پاسخ بزرگتر خواهد بود. مثلا در الکتروکوکلئوگرافی ثبت از پرومونتواری 20 بار قویتر از ثبت از طریق لوبول یا ماستوئید خواهد بود.

اصل دوم: هنگام ثبت پتانسیل های far field از مکانهایی که نسبت به خاستگاه پاسخ فاصله برابر دارند (مثل ABR) جایگاه دقیق الکترود Noninverting خیلی حیاتی نیست.

هر جایی از خط وسط از Cz تا Fz پاسخ یکسانی خواهد داد. در ABR قرارگیری الکترود inverting روی لوبول نسبت به ماستوئید ترجیح دارد، است زیرا در این وضعیت موج I بزرگتر، ثبت می شود (تا 30 درصد). در این وضعیت آرتیفکت الکترومگنتیک با قرارگیری ویبراتور استخوانی روی ماستوئید کمتر ایجاد می شود – البته ممکن است دامنه موج V با قرارگیری الکترود inverting روی لوبول، اندکی کاسته شود.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

اجزاء فرعی (نظیر، N1b و Nc) ممکن است جهات متفاوتی را (جهت‌های عمودی یا خارجی) برای دایپل‌هایی که مسئول N1 هستند، و مناطقی از لب تمپورال را که به کرتکس شنوایی اولیه مربوط است (مثلا کرتکس اولیه association) درون گیروس گیجگاهی فوقانی، بازتاب دهند.

بعلاوه، با توجه انتخابی ویژگیهای معین آکوستیکی نمایندگی سمعک برنافون سیگنال، مناطق مغزی خارج از لب گیجگاهی (مثلا کورتکس پیش حرکتی و حرکتی فرونتال) احتمالا در تولید اجزاء زودتر و دیرتر مجموعه موج N1 با تاثیرپذیری از ساختارهای زیر قشری، شامل تالاموس، هیپوکامپ و سیستم Reticular activating، دخالت می‌کنند.

امواج منفی بعدی، N2 و اجزاء متعاقب آن حداقل به مقادیری، به فعالیت سیستم لیمبیک و سیستم Retic. Form در منطقه تالاموس، وابسته هستند.

مولدهای جزء P2 هنوز به خوبی تعریف نشده‌اند. بر اساس ثبت‌های توپوگرافیک، تکنیک‌های برآورد دایپل‌های جریان معادل (ECD)، مطالعات MEG، به نظر می‌رسد که موج P2 مداخلاتی از منابع آناتومیک متعدد دریافت می‌کند. سیستم فعال کننده رتیکولار زیرقشری در تولید موج P2 نقش ایفا می‌کند. ساختارهای قشر شنوایی نیز احتمالا با موج P2 مربوطند از جمله این ساختارها به پلانوم تمپوراله و مناطق Association شنوایی (منطقه 22) اشاره می‌شود. این خاستگاه‌های فرض شده نسبت به خاستگاه‌هایی برای موج N1 در نظر گرفته شده جلوتر واقع شده‌اند و متفاوت هستند. یافته‌های بیماران مبتلا به پاتولوژی سیستم عصبی مرکزی حمایتهای بیشتری برای جایگاه‌های آناتومیک متعدد برای N1 در قبال P2 ارائه می‌کنند. در این زمینه می‌توان به جدول زمانی متفاوت تکامل فردی امواج ALR هم اشاره کرد. موج P2 در سن 2 تا 3 سالگی به بلوغ می‌رسد در صورتیکه تغییرات تکاملی موج N1 ممکن است تا سن 16 سالگی ادامه یابد.

اجزاء ALR پس از N1 (مثلا N250 و N450) هنگامیکه با سیگنالهای گفتاری (نظیر مصوت‌ها) برانگیخته شود، هنگام ثبت از کورتکس چپ در قبال کورتکس راست دامنه‌های بزرگتری دارند.

با توجه به ارتباط قوی بین پاسخ N400 با پردازش زبان (نحو یا Semantic) و با عنایت به پیچیدگی فرآیندهای درگیر در هدفهایی که برای برانگیختن پاسخ لازم است ساختارها و راههای متعدد در مناطق گوناگونی از مغز در تولید N400 مشارکت می‌کنند، مثلا کورتکس شنوایی، مناطق زبانی در لب‌هاپ تمپورال و پاریتال، و حتی لب فرونتال. با به کارگیری تکنیک MEG، Mukela و همکارانش دریافتند که مکان مولد مشخص برای N400m برای کلمات با دوره زمانی کوتاه یا بلند در انتهای یک جمله تفاوت می‌کند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

اصول آناتومی فیزیولوژی در پاسخ های بر انگیخته

1- «dipole» محیط الکتریکی اطراف سلول است که سمعک زیمنس اکسپرینس با قطبیت منفی در یک سو و قطبیت مثبت در سوی دیگر، ایجاد می‌شود.

پتانسیل مثبت باعث انتشار فعالیت عصبی (انتقال عصبی) می‌گردد.

2- مفهوم Volume conduction در درک نروآناتومی و نروفیزیولوژی AER مهم است. پاسخ‌های برخاسته از اعماق مغز، از محیط پیچیده‌ای که از مواد گوناگونی تشکیل شده است می‌گذرند و توسط الکترودها دریافت می‌شوند. این مواد عبارتند از مایع، بافت مغز، استخوان و پوست.

3- عوامل چندی به ثبت پتانسیل‌های برانگیختة شنوایی تاثیر می‌گذارند:

- مکان قرارگیری الکترودها نسبت به محیط الکتریکی یا dipole.

- قرارگیری جغرافیایی (جهت قرارگیری) نرون‌های فعال شده.

- ویژگیهای فضایی Spatial و زمانی Temporal در جریان الکتریکی برخاسته از نرون‌ها.

- تمایز ساختاری و عملکردی نرون‌ها.

4- براساس مکان قرارگیری الکترود: پاسخ‌های الکتریکی در صورتیکه توسط الکترودهای که نزدیک به منشا پتانسیل هستند یا اصلاً در آن منطقه واقعند ثبت شوند، پاسخ‌های near field نامیده می‌شوند. و پاسخ‌هایی که با الکترودهای دورتر (مثلاً در ABR) ثبت می‌شوند، پاسخ‌ها (farfield) هستند.

افزایش فاصله بین الکترود و منشا پتانسیل دو تاثیر به AEP دارد.

الف) کاهش Spatial Resolution

ب) کاهش قابل توجه دامنة پاسخ.

5- وقتی دو دایپل کنار هم هستند، الکترود دور یک قله ایجاد می‌کند اما اگر الکترود نزدیک‌تر شود، دو قله ایجاد خواهد شد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

 چند دلیل شایع برای این عبارتند از : مسدود شدن کانال گوش ، مایع گوش میانی ، حرکات و یا گریه کردن نوزاد درطول آزمون . در ایالات متحده بین 20 تا 100 نوزاد از هر 1000 نوزاد یعنی حدودا قیمت سمعک سونیک ( 2 تا 10 درصد ) آزمون غربال گری اولیه را انجام نمی دهند . فقط 1 تا 3 نوزاد از هر 1000 نوزاد( کمتر از یک درصد ) در واقع کاهش شنوایی دارند . بنابراین ، اکثریت نوزادان ارجاع شده جهت پیگیریآزمون ، شنوایی طبیعی را نشان می دهند . اگر چه نادر است ، اما گاهی اوقات کاهش شنوایی توسط غربال گری شنوایی اولیه مشخص نمی شود . برخی از کاهش های شنوایی خفیف یا کاهش هایی که فقط برخی از فرکانسها را تحت تاثیر قرار می دهند درآزمون های غربال گری اولیه مشخص نیستند . علاوه بر این بعضی از کودکان افت شنوایی دارند که در هنگام تولد وجود ندارند . این کودکان با شنوایی طبیعی به دنیا می آیند اما افت شنوایی بعد از زمان تولد شروع می شود . این شرایط ممکن است در اثر بیماری های خاصی که دارای علل ژنتیکی هستند به وجود آیند . کاهش شنوایی بعد از زمان تولد ممکن است یا در اثر استفاده از داروهای خاصی و یا در نتیجه ی ضربه یا بیماری وجود آید .اگر نتایج آزمون غربال گری غیرطبیعی باشند، گام نخست دوباره غربال گری کردن با استفاده از تکنیک های اضافی است . یک آزمون ABR تشخیصی انجام شده است . یادآوری می کنیم که ABR قبل از آن مورد بحث (جای تردید) قرار گرفت ، اما نسخه ی غربال گری آزمون بود . ABR تشخیصی ازمیان تست شنوایی نوزاداندقیق تر از غربال گری ABR است . ABR تشخیصی یک آزمون کمک کننده در تعیین مقدار افت شنوایی برای فرکانس های مختلف است نتیجه این آزمایش پیدا کردن کمترین سطوح صداست که برای ایجاد پاسخ برای صداهای با فرکانس های بالا ، متوسط و پایین است . اگر چنان چه که آزمایش نوزاد قبل از 2 ماهگی باشد ، می تواند آزمایش هنگامی صورت بگیرد که نوزاد در خواب است .

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

سیستم زیتونی حلزونی داخلی در تعیین یا تمییز بین تون های پیوسته و صدای پیوسته کمک می کند . رفلکس زیتونی حلزونی داخلی همچنین نمی توانداثرات Antimasking بزرگ را برای صدای Low – frequency هم بخشی کند سمعک نامرئی ، زیرا اثرات زیتونی حلزونی داخلی در مناطق Low – frequency حلزون کوچک هستند . 
اثرات Antimasking سیستم زیتونی حلزونی داخلی در گوش های معیوب 
افت شنوایی حسی عصبی که شامل پاتولوژی OHC اثرات Antimasking زیتونی حلزونی داخلی را محدود خواهد کرد زیرا سیستم زیتونی حلزونی داخلی به طور مستقیم به واسطه ی سلول های مویی خارجی عمل می کند . میرایی mediated زیتونی حلزونی داخلی(The medial olivocochlear – mediated attenuation)  پاسخ های فیبر عصب شنوایی را از طریق سیناپس های زیتونی حلزونی داخلی روی سلول های مویی خارجی افزایش می دهد که این باعث می شود بهره ی تقویت کننده حلزون کاهش پیدا کند . بنابراین ، همان طور که سلول های مویی خارجی به صورت پیش رونده آسیب می بینند یا از بین می روند ، مکانیزم تقویت پایه ای سلول مویی خارجی کاهش یافته و آستانه های حلزون افزایش می یابند . همان طور که تقویت کاهش می یابد، توانایی سیستم زیتونی حلزونی داخلی برای تنظیمتقویت نیز کاهش می یابد . با آسیب کامل سلول های مویی خارجی سیستم زیتونی حلزونی داخلی کاملاً بی اثر می شوند . 
خلاصه 
Rasmussen در اواسط سده ی 20 میلادی برای نخستین بار سیستم زیتونی حلزونی وابران را تشریح کرد . سیستم زیتونی حلزونی در هسته های ساقه ی مغز که در واقع با مجموعه زیتونی فوقانی محصور شده ، در قسمت شکمی نخاع راسیو دم پل مغزی در یک منطقه ای که جسم ذوزنقه ای نامیده می شود ، قرار گرفته است . مسیر زیتونی حلزونی وابران اجزای متقاطع و غیر متقاطع دارد . دسته ی زیتونی حلزونی غیرمتقاطع فیبرهایی دارند که به گوش همان سمت منشعب می شوند در حالیکه دسته ی زیتونی حلزونی متقاطع فیبرهایی دارد که به گوش سمت مقابل منشعب می شوند . انشعابات وابران نزولی از مناطق داخلی مجموعه زیتونی فوقانی بر گسیل های صوتی هر دو گوش تاثیر گذاشته و نقشی را در تنظیم پاسخ های فیبر آوران دارند . مطالعات اخیر سیستم زیتونی حلزونی داخلی روشن کننده ی عملکرد سیستم وابران برای انطباق با سیستم وابران به صدای زمینه بوده و محافظت کننده از گوش در مواجهه با صدای بلند است . عملکرد مع

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

آشنایی با سمعک

آیا هنوز تمام معانی bugs بازیابی می شوند؟ Swinney یافت سمعک برای جملاتی مانند (11) هر دو کلمه ant,spy وقتی در انتهای bugs ارائه می شوند هنوز پرایم می شوند.
آخرین دستکاری که در بررسی Swinney انجام شد این بود که تارگت های تصمیم لغوی ant,spy و sew چند هجا بعد از پایان bugs ارائه می شوند. وقتی تارگت ها بین the و corner می آمدند، تارگت ant که از نظر بافتی مرتبط بود پرایم می شد ولی برای تارگت spy که از نظر بافتی غیر مرتبط بود (یا برای تارگت کاملا بی ارتباط sew)  این اتفاق نمی افتد. مشابه نتایج cairns (در جمله ای مانند (9) ) ، انتخاب یک معنی برای یک مورد ابهام لغوی تنها چند کلمه بعد از آن اتفاق می افتد که در این مورد این اتفاق برای معنی مرتبط از نظر بافتی می افتد. پس دستیابی به واژگان حین پردازش جملات، با فعال سازی همه اطلاعاتی که با ورودی های لغوی تطبیق دارند شروع می شود و به دنبال آن ورودی هایی که به بهترین شکل با جمله کنونی تطبیق دارند انتخاب می شوند. وقتی بافت در یکی از ورودی هایی فعال شده سوگیری ایجاد کند، کلمه ای که از نظر بافت مناسب است انتخاب می شود. وقتی بافت هیچ سوگیری ایجاد نمی کند رایج ترین معنی انتخاب می شود. 
بر طبق اینها، بازیابی ابتدایی تمام معانی ممکن یک پردازش پایین-بالا است. اطلاعات موجود در ارائه فونولوژیک کلمه، تمام کاندید های احتمالی را برای بازیابی فعال می کند: هر ورودی که با ساختار فونولوژیک همخوانی داشته باشد فعال می شود. به هر حال انتخاب پردازش بالا-پایین را درگیر می کند. شنونده برای انتخاب کردن از تمام اطلاعات موجود استفاده می کند: بافت درونی جمله، بافت جمله ای که قبل از جمله فعلی ارائه شده، آگاهی از گوینده، آگاهی از دنیای واقعی و از این قبیل اطلاعات. بنابراین پردازش ابهام لغوی یک مثال عالی دیگر از مشاهدات کلی است که وقتی پردازش های پایین-بالا ناکافی باشند پردازش های بالا-پایین بکار گرفته می شوند. پردازش های پایین-بالا بطور منحصر به فرد یک ورودی لغوی منفرد را مشخص نمی کنند. بلکه پردازش های بالا-پایین نیز کمک می کنند.
جمع بندی
در مورد این بحث شد که شنونده برای تعیین شکل فونولوژیک یک گفته و بازیابی آیتم های لغوی چگونه از اطلاعات سیگنال آکوستیکی استفاده می کند. ارائه فونولوژیک متشکل از سیگنال با چندین منبع اطلاعاتی می باشد. شواهدی که نحوه عملکرد آن را نشان می دهند شامل خطاهای فونولوژیک مانند اثر McGurk و ترمیم واجی می باشد. همچنین شواهدی را مرور کردیم که چگونه ارائه فونولوژیک شکل گرفته بر دستیابی لغوی اثر می گذارد و همه تطبیق داده شده های احتمالی را فعال می سازد. تحقیقات در مورد نحوه بازیابی کلمات بینشی در مورد این فراهم می کنند که چگونه واژگان در دسترس قرار می گیرد و کلمات واژگان چگونه بر اساس واجی و معنایی نسبت به یکدیگر سازمان بندی می شوند چه در یک زبان (در تک زبانه ها) چه بین زبان ها (در دو زبانه ها). در نهایت بررسی کردیم حین اینکه کلمات هنگام درک جمله بازیابی می شوند دسترسی لغوی چگونه کار می کند؟ کلمات کم بسامد هزینه پردازش را افزایش می دهند زیرا بازیابی آنها طولانی تر است. کلمات مبهم هزینه پردازش را افزایش می دهند زیرا جا دادن کلمه در یک جمله مستلزم انتخاب یک معنی مناسب از نظر بافتی است. ترمیم و جبران ارائه واجی و بازیابی لغوی دو گام در پردازش جمله هستند که پیش نیاز پردازش نحوی یا parsing(تجزیه) که موضوع فصل بعدی است میباشند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

یک تفاوت مهم بین لغزش های گوش و اثرات ترسیم واجی این است که لغزش های گوش اغلب حاصل بی توجهی به سیگنال است درحالیکه ترسیم واجی واقعا می تواند غیر واقعی و توهمی (گمراه کننده) باشند. حتی زمانی که شنونده توجه کافی دارد و می داند که سیگنال تغییر کرده است انواع مشخصی از ترسیم واجی برانگیخته می شود. قیمت سمعک اتیکن بر خلاف آن، لغزش های گوش اغلب در نتیجه حواس پرتی شنونده است. وقتی سیگنال نویزی است ( این توجیه می کند که چرا اشعار آوازها بیشتر مستعد بد شنیده شدن هستند) یا وقتی سیگنال مبهم است ( مثلا به جای trader، traiter شنیده می شود، زیرا وقتی با شلی و آویختگی بین واکه ها تولید می شود این دوکلمه مشابه هستند، یا شنیدن Fine me به جای Find me زیرا /d/ به دلیل هم تولیدی احتمالا حذف می شود)، لغزش های گوش محتمل تر هستند. شنوندگان نسبت به معنی غیر مانوس که گاهی به دلیل لغزش گوش ایجاد می شود می توانند بسیتر مقاوم باشند. برای مثال بد شنیده شدن عجیب و جالب شعر آهنگ Beatles  را در نظر بگیرید : 
(2) The girl with colitis goes by
(شعر اصلی این است: The girl whit kaleidoscope eyes ) معانی اشتباه حاصل از لغزش های گوش مشابه لغزش های زبانی تمایل دارند منجر به شنیده شدن جملاتی می شوند که از خصوصیات گرامری زبان پیروی می کنند.  اطلاعات پایین به بالا و بالا به پایین یک مفهوم تاثیرگذار در روان شناسی زبان ( و به ظور کلی در روان شناسی) افتراق بین پردازش پایین به بالا و بالا به پایین است. پردازش های روان شناسی زبان، پردازش اطلاعات روتین و متداول است. می توان پرسید این پردازش ها تا چه حد به طور اتوماتیک تنها بر اساس سیگنال آکوستیکی انجام می شود ( پایین به بالا) یا توسط اطلاعات بافتی هدایت می شود چه در موقعیت ارتباطی و چه در درون جمله ای که پردازش می شود (بالا به پایین) . اجازه دهید که با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید دوستی به سمت شما می آید و به طور واضح و مشخص می گوید "cat food" . شما بدون هیچ تلاشی می توانید سیگنال آکوستیکی را رمزگشایی کنید و کلمه بیان شده را از واژگان خود بازیابی کنید. در چنین موقعیتی، اطلاعات پایین به بالا پردازش شما را هدایت می کند: جزئیات سیگنال آکوستیکی به شما کمک می کند که یک ارائه فونولوژیکی شکل دهید. سناریوی متفاوتی را در نظر بگیرید: شما و هم خانه تان یک گربه دارید و به سوپرمارکت می روید. هم خانه شما از آشپزخانه ( و ماشین ظرفشویی با سر و صدا درحال کارکردن است) می گوید: ظرف Fluffy خالی است! حتما مقداری غذای گربه بخر! سیگنال آکوستیکی که به گوش شما می رسد بسیار تنزل یافته است. ممکن است شما Fluffy، bowl و buy را دریافته باشید. شما حدس می زنید که غذای گربه باید در جمله اول وجود داشته باشد. شما این نوع cat food (که واقعا آن را نشنیده اید) را با استاده از اطلاعات بالا پایین درک می کنید. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

این روند انقدر متداول است که هیچ کس درباره پیچیدگی آن فکر نمی کند و این سمعک روان شناسان زبان هستند که این مسائل را بررسی و مطالعه می کنند.
در روند رمز گذاری، یک ایده (چیزی که پنهان است و موجودیت فیزیکی قابل رویت ندارد) به یک ماهیت فیزیکی(سیگنال گفتاری) تبدیل می شود. از سوی دیگر در روند رمزگشایی، شنونده سیگنال فیزیکی را رمزگشایی می کند و همان ایده را دوباره کشف می کند. سیستم زبانی پلی بین ایده و گفتار برقرار می کند و امکان ارتباط بین این دو را فراهم می سازد. این سیستم صدا و کلمات را ارائه می کند و ساختارهایی می سازد که این اصوات و کلمات را به جملات تبدیل می کند.
سیگنال گفتاری و درک زبانی
سیگنال تنها ارتباط فیزیکی بین گوینده و شنونده است. سیگنال گفتاری باید برای شنونده اطلاعات کافی داشته باشد تا ساختارهای پنهان و بدون موجودیت فیزیکی را که مدنظر بوده دریافت و قابل درک سازد. 
شکل  4-1 موج یک سیگنال گفتاری را نشان می دهد. مرز بین واژه ها با خطوطی نشان داده شده است. دقت کنید که این مرز سکوت نیست و ممکن است حاوی صدای زمینه بوده باشد.
در سیگنال آکوستیک ارائه واجی حذف می شود، ارائه واجی مشخصه بخش پنهان و بدون ماهیت فیزیکی است که قبلا مطرح شد. ایده و همان بخش پنهان از واحد های واجی مجزا ساخته شده است: همخوان و واکه، سیلاب، واحد های ریتمیک رده بالاتر مثل کلمات پروزودیک. اما سیگنال فیزیکی متفاوت است. در سیگنال آکوستیک بخش های پنهان دیگر با هم همپوشانی ندارند و کلمات با هم می آیند. شنونده یک سیگنال فیزیکی پیوسته و احتمالا نویزی را دریافت می کند که باید رابطه آن را با بیان واجی مدنظر گوینده پیدا کند. مکانیسم های پردازش ذهنی باید دستور زبان و واژگان شنونده را به کار گیرند تا یک سری بیان های زبانی را کشف کنند. این پروسه های ذهنی توسط عملکرد های نوروفیزیولوژیک که به منظور درک گفتار تخصصی شده اند انجام می گیرد.
درک بیان زبانی بر پایه محرک سیگنال گفتاری، نیازمند این است که شنونده، صلاحیت زبانی داشته باشد. دانش زبانی برای هر فردی لازم است تا بیان واجی سیگنال گفتاری را بازسازی و درک کند. بدون دانش زبانی مسلما هیچ چیز قابل درک نخواهد بود. برای مثال سگ ها خوب ارتباط برقرار می کنند، اما دانش زبانی ندارند، وقتی گفتاری می شنوند، می توانند سیگنال آکوستیک مرتبط با اسم خود را شناسایی کنند، اما فقط در همین حد و نه فراتر.
حیوانات چگونه منظور ما را متوجه می شوند؟ از تون صدا، حرکات بدن و نگاه ها. اما برای انسان فهم جمله بسیار پیچیده تر است: سازماندهی اصوات و کلمات و در نهایت جمله از دانش زبانی.
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

موضوع دیگر که پیش بینی می تواند کرد این است که اصوات مرکب با تعداد بیشتر اجزا غیرکودک سمعک اینترتون شده در هارمونیک ها دیسپارچ هایی دروه ای عصبی را بر می انگیزاند که،  متناسب با فاز کوک فرکانس BEAT است و همچنین متناسب با اختلاف در فرکانس بین اجزا اصوات تحریک شده هستند. مطالعات قبلی نیز این دو پیش بینی را مشاهده کرده بودند. پاسخ عصبی در منطقه A1 یک نوع بوزینه که توسط یک مجموعه اصوات هارمونیک با میزان غیرکوک شدگی اندک در ویا نزدیکی BF جهت اعصاب بدست آمده است که اغلب نسبت به اصوات مرکب با هارمونیک های کوک شده پاسخ های افزایش یافته تری ایجاد می کند . با این حال الگوی پریودیک زمانی پاسخ هنگامیکه در هارمونیک نهم 9th غیرکوک شدگی وجود داشته باشد نسبت به دیگر اجزا سیگنال وجود خواهد داشت . به علاوه AEP ثبت شده از تیغه فوقانی منطقه A1 یک سمعک استارکی مشابهتی مثل ORN در انسان که برانگیخته شده با اصوات هارمونیک که مقداری جزء غیرکوک شده دارند دیده میشد (شکل 8.10 ).
 
 این اطلاعات موازی ، پیشنهاد می کند که پاسخ های عصبی ثبت شده در حیوانات ممکن است یک افق برای درک مکانیسم فیزیولوژی برای درک ارگانیزیشن سیستم شنیداری براساس ارتباط هارمونیک حاصل کند . برای افزایش پاسخ عصبی بدست آمده از این جزء غیرکوک شده منطقی به نظر می رسد که این افزایش برای نورون هایی با BF متناسب با جز غیرکوک شده وجود خواهد داشت . با این حال افزایش پاسخ و تغییرات در الگوی دیسپارچ شده توسط مجموعه غیرکوک شده هم دیده می شوند حتی هنکامیکه فرکانس جز غیرکوک شده متناسب با نورون نباشد . بنابراین در حالیکه پاسخ های غیراختصاصی مدوله شده ممکن است کشف غیرهارمونیک بودن را نشان دهند ولی این قضیه نمی توند درک افتراق را براساس غیرهارمونیک بودن اصوات را توجیه کند . درک افتراق یک جز غیرکوک سمعک شده از مجموعه هارمونیک یک نوع خاص از فرمنت شنیداری را ایجاد می کند که آن هم براساس غیرهارمونیک بودن است . به طور تیپیکال دو یا چند مجموعه پریودیک سیگنال مثل اصوات گفتاری را می توان برای این هدف استفاده کرد . چندین مدل و تئوری برای چگونگی افتراق اصوات براساس اختلاف FO پیشنهاد شده است .

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک