دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

۱۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرید سمعک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

Rejection : یک ویژگی ضروری در دستگاه های الکتروفیزیولوژی شنوایی، توانایی آنها در مشاهده فعالیت الکتریکی است که به آنها وارد می شود. فعالیت الکتریکی که توسط الکترودها ثبت می شود، مجموعه ای از EEG، AER ، و تداخلات سمعک استخوانی الکتریکی ناخواسته است که قبل از فیلتراسیون و معدل گیری ثبت می شوند. حتی در این مرحله هم ورودی به CMR و تقویت می رود. مشاهده سیگنال EEG، که معدل گیری نشده است می تواند ما را از وجود آرتیفکت ناشی از حرکت بیماری آرتیفکت نروماسکولار، تداخلات الکتریکی 60 هرتز، یا تداخلات فرکانس بالای دیگر، مطلع کند. از طریق شاخص artifact rejection که در دستگاه تعبیه شده نیز می توان به وجود این آرتیفکت ها پی برد. مشاهده بصری سیگنال EEG روش بهتری است تا بتوان نوع تداخل و نیز احتمالا منبع آن را تشخیص داد. 
آرتیفکت در ثبت AER، یعنی فعالیت الکتریکی که بخشی از پاسخ محسوب نمی شود، و نمی بایست در آنالیز پاسخ دخالت داده شود. آرتیفکت ممکن است الکترومگنتیک باشد و خدمات سمعک خاستگاه آن منبع خارجی باشد (و نه بیماری) (مثلا هدفن ها یا وسایل الکتریکی) یا اینکه الکتروفیزیولوژیک بوده و خاستگاه آن خود بیمار باشد. نظیر پتانسیل های نروماسکولار که به حرکات بیمار مرتبط هستند. سه راه برای کاستن از تاثیرات منفی آرتیفکت در ثبت پاسخ های AER پیشنهاد شده است: 
اول: اولین و مهمترین راه، تعیین خاستگاه از کجا سمعک بخرم آرتیفکت و حذف آن است. مثلا اگر یک جعبه x-Ray منشا این مزاحمت باشد با خاموش کردن آن مشکل حل خواهد شد. 
دوم: هنگامیکه حرکات زائد بیمار، منشاء آرتیفکت نروماسکولار است، به بیمار داروی خواب آور داده او را می خوابانیم و پس از آن تست را به آسانی انجام می دهیم. روش دیگر تعدیل عوامل مربوط به تست نظیر، تنظیم های فیلتر، آرایش الکترودی، تعداد جاروب ها می باشد که راهکارهای عملی مربوط به این اقدامات در فصول بعدی ذکر شده است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

بنابراین تفاوتهای شکل موج های دو یا سه آرایش الکترودی را می توان به عوامل مربوط به نیمکره ها، CNS، ربط داد. و نه به مداخلات گوش یا تفاوتهای قرارگیری آرایش، با توجه به سوی تحریک. 

جعبه الکترود: Electrod Box
این جعبه که الکترودها به آن وصل می شوند باتری سمعک معمولا به آمپلی فایر مرتبط هستند. گاهی اصلا خود آنها پری آمپلی فایر محسوب می شوند. معمولا هر جعبه حداقل سه جک (jack) دارد. یکی برای الکترود noninverting (یا مثبت یا فعال) یکی برای inverting (مرجع) و یکی برای الکترود زمین (common) در این صورت یک کانال وجود دارد. ممکن است سیستم دو کاناله باشد، که دارای 5 یا 6 جک خواهد بود. این جک ها در یک دو یا بیشتر ردیف مرتب می شوند و گاه به شکل سر هستند. 

تقویت الکتروفیزیولوژیک:
معدل دامنه موج ABR V، 5/0 میکروولت است. (یک دوم ، یک میلیونیوم ولت) لذا می بایست امواج ABR قبل از پردازش،‌ تقویت شوند. لذا بهره می بایست صد هزار برابر باشد. این میزان تجویز سمعک بهره برحسب dB بیان می شود و مثلا صدهزار برابر معادل 100 دسی بل است. دو ویژگی در آمپلی فایر تاثیر مستقیم به ثبت موفق پاسخ های AER دارد. اولی امپدانس ورودی است که یعنی مقاومت در برابر عبور جریان متناوب، بخصوص مقاومت در ورودی آمپلی فایر – در حالت مطلوب، امپدانس ورودی آمپلی فایر در حد و یا بالاتر از امپدانس الکترود در ثبت AERاست. 

Common Mode Rejection (CMR)
CMR یک ویژگی و یک عملکرد حیاتی در آمپلی فایر است. این پدیده مفهوم مهمی در درک این مطلب است که چگونه یک ولتاژ نسبتا کوچک در میانه انواعی از سیگنالهای فراوان تشخیص داده می شود. 
دو الکترود در نقاط مختلف روی سر گذاشته می‌شود (مثلا در خط وسط بالای پیشانی، Fz و لوبول) که هر کدام مقدار معینی از فعالیت الکتریکی را که در آن سمعک منطقه وجود دارد، ثبت می کند. تقویت کننده تفاضلی که در اغلب دستگاه های AEP دیده می شود، قطبیت ولتاژ ورودی الکترود Inverting را معکوس می‌کند، و آن ولتاژ را به ورودی الکترود noninverting می افزاید.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

 (لوبول کنترالترال یا Fz-Ac) آرایش الکترودی اپسی لترال (Fz-Ai) موج I تا V را بوضوح ایجاد خواهد کرد و تشخیص موج I را تسهیل خواهد نمود. (موج I در آرایش اپسی لترال بوضوح وجود دارد پارگی پرده گوش و در آرایش کنترا لترال وجود ندارد). تفاضل دیجیتالی شکل موج بدست آمده از آرایش کنترالترال از آرایش اپسی لترال، یک شکل موج افقی (اشتقاقی) ایجاد خواهد کرد. استفاده از الکترود inverting به صورت غیرجمجمه ای (noncephalic) (که یک الکترود مرجع واقعی خواهد بود) مبانی الکتروفیزیولوژیک معینی دارد و گاهی اوقات برای تشخیص یا مشاهده با وضوح بیشتر بعضی از امواج انتخابی کاربرد دارد. 
جایگاه الکترودها در ثبت AMLR در سالهای اخیر، شاهد تغییراتی قیمت سمعک بوده است. قبلا تنها برای الکترود noninverting از جایگاه خط وسط midline استفاده می شد ) Cz یا  (Fz . اخیرا برای ثبت AMLR از جایگاه های متعدد جمجمه ای (فرق سر) برای قرار دادن الکترودهای noninverting استفاده می شود. امادر مورد الکترود inverting، بعضی محققین به ثبت AMLR از طریق آرایش دو کاناله ادامه می دهند. در این آرایش یک الکترود مشترک  noninverting در خط وسط قرار می گیرد، و الکترودهای inverting روی گوش همسو و ناهمسو نسبت به محرک، قرار می گیرند. این آرایش برای افزایش مداخلات متفاوت از گوش همسو و ناهمسو، انجام می شود. 
با تکنیک چند الکتروده (multiple scalp electrode) (یعنی الکترودهای noninverting  روی Fz، C5 و C6) سعی می شود، مداخلات همان سویی در مقابل دگرسویی با ارتباط دادن دو  الکترود، کاهش یابد. به این ترتیب که سیم الکترود inverting از هر گوش، به باطری سمعک یک Jumper  متصل می شود، که به ورودیهای الکترود inverting به آمپلی فایر وصل می شود. نتیجه ایجاد یک مرجع متوازن برای برابر کردن مداخلات گوشها در هر کدام از آزمایشهای الکترودی جمجمه است.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

الکترودهای Ear Clip: در این نوع الکترود دو صفحه یا دیسک به یک ابزار فنری شکل متصل هستند و هر دیسک در یک سوی نرمه (لوبول) قرار می گیرد. مقداری ماده هدایت کننده (Condueting) (نظیر ژل، کرم یا paste) روی دو سطح لوبول قرار می دهیم و بعد الکترودها را روی این ماده می گذاریم بواسطه فشاری که فلز وارد می آورد، این الکترودها ثابت می شوند و نیازی به چسب نیست، سمعک اینترتون این الکترودها مزایای متعددی دارند: 1 – دامنه AP در الکترودکوکلئوگرافی یا موج I در ABR، 30 درصد نسبت به هنگامیکه الکترود روی ماستوئید قرار می گیرد، افزایش می یابد. 2 – برای ثبت ABR از طریق BC، قرارگیری الکترود روی لوبول فاصله بین الکترود و ویبراتور استخوانی را افزایش می دهد و در نتیجه از آرتیفکت الکتریکی کاسته می شود. 3 – بواسطه فشار قابل توجهی که از الکترودها به سطح پوست اعمال می شود و نیز بخاطر دو برابر بودن سطح تماس الکترودها امپدانس بین الکترودی پایینی به دست خواهد آمد. 4 – در کاربرد این الکترودها به چسب برای نگاه داشتن آنها روی پوست نیازی نیست. 5 – در صورتیکه در حین تست، الکترودها (مثلا توسط کودکان) سمعک استارکی کشیده شوند، جایگذاری مجدد انها ساده و مطمئن است. 6 – می توان آنها را بارها و بارها مورد استفاده قرار داد و هزینه را کاهش داد. 
الکترودهای یکبار مصرف: ابتدا برای استفاده در برنامه های بیماریابی نوزادان، طراحی شدند. منطقه Disc آنها نسبتا کوچک است (حدود 20 تا 25 میلی متر) سه مزیت بر آنها مترتب است: 1 – نیاز به استفاده از ژل هادی نیست. 2 – نیاز به چسب نیست. 3 – به کنترل عفونت کمک می کند چون یکبار مصرف است. 
کاستیهای آنها عبارتند از: 1 – قیمت 2 – محدودیت در سمعک زیمنس موارد به کار رفته در آنها. (انواع آلیاژ در آنها در دسترس نیست)

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

پاسخ‌های بر انگیخته، مستقیماً به هماهنگی مراقبت از شنوایی زمانی فعالیت عصبی، وابسته‌اند. هنگامی پاسخ‌های برانگیخته شنوایی به بهترین وجه، ایجاد می‌شوند که پتانسیل عمل یا (پتانسیل سیناپتیک) تقریباً به صورت همزمان از تعدادی نرون در یک منطقة آناتومیک معین بدست آید. اگر منطقة محدودی از نرون فعال شود، تجمع فضایی (spatial summation) برای محیط‌های پتانسیل خارج سلولی، برای تعدادی نرون کم خواهد بود. 
به همین ترتیب هنگامی که یک پتانسیل سریع ایجاد می‌شود، تجمع زمانی Temporal summation کاهش خواهد یافت. 
بنابراین وقتی نرون‌ها بیشترین پاسخ را دارند که تغییرات ولتاژ گسترش یافته و از نظر زمانی طولانی‌تر شده در نرون رخ دهد. 
ویژگیهای فضایی و زمانی فقط به فعالیت عصبی بین غشایی در منطقة بدنة سلول Cell body مربوط می‌شوند، (انتقال سیناپسی) اما در انتشار پتانسیل عمل در طول آکسونها این پدیده‌ها انتخاب سمعک مهم نیستند. 
8- نرون‌ها براساس ساختمان و عملکرد، متمایز می‌شوند. در عصب شنوایی و ساقه مغز پنج گونه نرون وجود دارند. این نرون‌ها عبارتند از: 
هرمی    Pyramidal:
اختاپوسی    octopus:
کروی     globular:
ستاره‌ای    Stellate:
کروی    Spherical:
الگوهای پاسخ این سلولها:
Pauser
onset
Primary – like with Notch
Chopper
Primary Like
9- هفت دلیل برای پیچیدگی سیستم شنوایی:
1-9- فیزیولوژی حلزونی حاصل تداخل پیچیدة خواص متابولیک و بیومکانیکال حلزون است. 
2-9- خیلی از هسته‌های سیستم شنیداری، نظیر، هسته پیرگوشی حلزونی، هسته زیتونی برجستگی تحتانی Inferior colliculos از نظر ساختاری خیلی پیچیده هستند، و هر کدام از اجزا متعددی، تشکیل شده‌اند. 
3-9- ارتباط‌های متفاوتی بین انواع نرون‌های ساختاری – عملکردی وجود دارند. 
مثلاً نرونهای bushy , chopper, stellate یا Primary Like , (Sperical) اختاپوسی و onset 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

معمولاً پاسخ P300 وقتیکه سمعک استارکی بیمار به محرک oddball توجه نشان می‌دهد، دامنة بزرگتری دارد، پاسخ P300 به صورت یک موج بزرگ (با دامنة   20 تا 5) که معمولاً سومین جزء مثبت در محدودة زمانی ms300 است بدست می‌آید دامنه و زمان نهفتگی P300 براساس شرایط اندازه‌گیری می‌تواند تغییر کند. حتی غیاب محرک نیز می‌تواند به تولید و ایجاد P300 منتفی شود. 
30- در اواسط 1970، NaaTanen هنگام کار و تحقیق با P300 دریافت که پاسخی انواع سمعک ها نسبت به محرک نادر وجود دارد که ارتباطی با توجه بیمار ندارد. کشف MMN در 1975 رخ داد. با استفاده از یک پروتکل ارائه محرک دایکوتیک، از بیمار خواسته شد، بعضی تن‌ها را که به دو گوش ارائه می‌شود، فراموش کنند، و به یک محرک نادر oddball یا انحرافی در یک گوش توجه کنند، - محققین نتیجه گرفتند، که اصوات deviant حتی آنها که توجهی بدانها نشده بود، یک موج منفی در منطقة 100 تا 200 میلی‌ثانیه ایجاد نمودند هنگامیکه شکل موج مربوط به محرک استاندارد از شکل موج مربوط به محرک انحرافی کم می‌شد، سمعک فوناک موج منفی آشکارتر می‌گشت. به این پدیده (Difference wave) می‌گوییم. 
31- منشا MMN، در قشر مغز، لب گیجگاهی و لب فرونتال و نیز از مناطق زیر قشری دانسته شده است. 
32- شاید MMN، دقیق‌ترین اندازه‌گیری objective پردازش شنوایی در سیستم عصبی مرکزی است. 
33- MMN در نوزادان و اطفال تا بزرگسالان و در جمعیت‌هایی نظیر بیمارانی با مشکلات پردازش شنیداری، اختلالات یادگیری، بیماریهای عصب – روان شناختی، الکلیسم، HIV، بررسی شده است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

در هر دو فعل، شکل گذشته ساده و صفت سمعک oticon مفعولی یکسان میباشد. با اینحال raced نتها در 8 درصد مواقع بعنوان صفت مفعولی ظاهر میشود در حالیکه carried در 52 درصد مواقع بعنوان صفت مفعولی ظاهر میشود. MacDonald و همکارانش در سال 1994 نشان دادند که افعالی مثل raced نسبت به افعالی مثل carried با احتمال بیشتری تولید اثر garden path مینمایند.

نوع آخر از اطلاعات واژگانی مربوط به اطلاعات موضوعی (Thematic) همراه با افعال میباشد. مباحث یک فعل بستگی به ساختاری دارد که در آن میتواند ظاهر بهترین نوع سمعک شود، اما نقشهای موضوعی یک بحث به رابطه معنایی بین بحث و فعل برمیگردد. بعنوان مثال فعل open  را در جملات ذیل درنظر بگیرید:

                                                                   

   در هر سه جمله، فعل opened نیازمند یک فاعل میباشد: john در 35a ، key در 35b و door در 35c . به لحاظ موضوعی این سه عبارت اسمی نقش های خیلی متفاوتی را بازی میکنند:

 john در 35a یک عامل میباشد (شخصی که در را باز میکند)، key در 35b وسیله میباشد (که استفاده میشود برای باز کردن در) و  door در 35c یک مضمون (theme) میباشد (چیزی که بر آن انجام شده است).

برای آزمایش اینکه آیا اطلاعات موضوعی میتوانند کمک نمایند تا تجزیه گرقیمت سمعک از garden path ها اجتناب نماید برخی محققین در سال 1994 جملاتی نظیر مثال های ذیل را مقایسه کردند:

                             

فعل examine نیازمند یک عامل بعنوان فاعلش میباشد که فاعل آن باید جاندار باشد. Evidence (یک اسم غیر جاندار)  عامل خوبی برای examine  نمیباشد اما مضمون (theme) خوبی برای فعل میباشد. دسترسی داشتن به این اطلاعات موضوعی جلوگیری میکند از اینکه تجزیه گر ، examined را در 36b بعنوان فعل اصلی در نظر بگیرد و از تولید یک garden path بوسیله 36a اجتناب شود.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

اطلاعات واژگانی  (Lexical Information)

  ورودی مستقیم به تجزیه گر شامل مجموعه ای از کلمات میباشد که سمعک بصورت خطی قرار گرفته اند (یکی پس از دیگری). وظیفه تجزیه گر اینست که معین نماید این کلمات از لحاظ سلسله مراتب چگونه بهم مربوط میشوند. متریال واژگانی با حجم بالایی از اطلاعات نه تنها معنایی بلکه Morphosyntactic به سمت تجزیه گر می آیند.

ورودی های واژگانی حاوی اطلاعاتی هستند که هم درباره فریم های زیرگروهای افعال میباشد (یعنی مباحثی که یک فعل میتواند داشته باشد) و هم درباره اینکه چگونه افعال خاص اغلب بوسیله انواع خاصی از مباحث دنبال میشوند. ساختار جمله 7b اینجا تکرار میشود اما با از کجا سمعک بخرم محتوای نحوی متفاوت:

                                 

جمله حاوی یک ابهام ساختاری لوکال میباشد:

The problem میتواند مفعول مستقیم understood باشد و یا فاعل یک جمله واره جدید. با استفاده از minimal attachment ، تفسیر مفعول مستقیم بطور اولیه ترجیح داده میشود اما این مسئله وقتی که به کلمه had میرسیم منجر به garden path  میشود.

ابهام لوکال در جمله 30 ، بناچار ناشی از این واقعیت میباشد که فریم زیرگروه برای understood اجازه یک مفعول مستقیم همچنین یک مکمل جمله ای را میدهد. افعال دیگر مثل think متفاوت میباشند و به مکملهای جمله ای اجازه میدهند (Mary thinks she know the truth) اما اجازه مفعول های مستقیم را نمیدهند (Mary thinks the truth).

علاوه بر این محدودیت های فریم زیرگروه، ورودی واژگانی برای یک فعل حاوی اطلاعاتی درباره اینست که مباحث احتمالی فعل بیشتر چه مواردی است. بعنوان مثال ، هم understand و هم  admit مفعول مستقیم یا مکملهای جمله ای میگیرند اما مفعول مستقیم برای understand مرسوم تر است در حالیکه مکمل جمله ای برای admit مرسوم تر است.

Garnsey و همکارانش در سال 1997 داده های کلینیک سمعک وسیعی از افعال را تحت عنوان Verb’s argument Bias توسعه دادند که حاوی اطلاعاتی درباره اینکه کدام مباحث فعل مرسوم تر هستند. آزمایشات در این مطالعه از دو تکنیک مختلف برای اندازه گیری دشواری استفاده کردند:

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

یک توضیح خیلی ساده برای این مسئله سمعک اینست که ساختار نحوی به لحاظ سایکولوژیکی یک واقعیت غیر قابل انکار میباشد. یادآوری دسته ای از کلمات که به لحاظ نحوی بهم مرتبط میباشند راحتتر می باشد.

فرضیه آلترناتیو دیگر اینست که یادآوری در آزمایشاتی مثل موردی که شرح داده شد، فقط بوسیله ساختار نحوی نمیباشد بلکه بوسیله روابط معنایی (Semantic) که بین کلمات وجود دارد نیز میباشد بنحویکه از مثال دوم، معنایی قابل برداشت میباشد ولی در مثال اول نه. آیا افراد قادر به تخمین روابط نحوی در غیاب معنی میباشند؟ مصرع آغازین شعر Jabberwocky نوشته Lewis Carroll در سال 1872 را در نظربگیرید:

 

وقتی که شما زبان Jabberwocky را میشنوید یا میخوانید (این زبان شامل شبه کلماتی هستندکه در فریم های نحوی گرامری قرار گرفته اند) نمیتوانید چیزی متوجه شوید اما روابط نحوی ای را میتوانید حدس بزنید حتی ممکن است شما درباره اینکه این کلمات واقعا چه معنی میدهند هیچ ایده ای نداشته باشید. در یک مطالعه، از fMRI جهت بررسی فعالیت مغز در افرادی که به گفتار با و بدون معنی و با یا بدون قواعد نحوی گوش میکردند استفاده کردند، جملاتی همانند مثالهای ذیل:

                                 

مطالعه نشان داد که هنگامی که ورودی پردازشی شامل روابط نحوی (مانند جمله 3a و 3b ) میباشند در مقایسه با لیست کلمات ساده (مانند جمله 3c و 3d )، مناطق خاصی از مغزدر کورتکس فرونتال تحتانی چپ بطور انحصاری بکار گرفته میشوند.

این آزمایش و آزمایشات بسیار دیگری که فعالیت  مغز را در طی حساسیت شنوایی پردازش مغز بررسی میکنند، مشخص کرد که پردازش نحوی نه تنها دارای واقعیت سایکولوژیکی میباشد بلکه دارای همبستگی های سایکولوژیکی ویژه نیز میباشد. تحقیقاتی که پتانسیل های وابسته به رویداد (ERP) را بررسی میکنند اجزایی را کشف کردند که بطور ویژه مربوط به پردازش نحو میباشند که برخی از آنها بطور مختصر در فصل 3 مورد بحث قرار گرفت. دو مورد از این اجزاء شامل ELAN (Early Left Anterior Negativity) و LAN (Left Anterior Negativity) میباشد. در هر دو این اجزاء، در جملاتی که به لحاظ نحوی ناهنجاری وجود دارد، افزایش Negativity دیده میشود. ELAN خیلی زودرس تر میباشد     سمعک استخوانی (حدود 200-150 میلی ثانیه پس از شروع ناهنجاری) و یک پاسخ به ساختار نحوی میباشد که قابل پیش بینی نمیباشد همانند مثال 4a در مقایسه با 4b :

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

 سپس بحث میکنیم که چطور مطالعه ابهامات ساختاری باعث روشن شدن چگونگی اعمال تجزیه گر میشود و در نهایت، انواع مختلفی از اطلاعات را در نظر میگیریم که تجزیه گر میتواند سمعک استخوانی برای تعیین روابط نحوی بین کلمات بکار برد.

 

واقعیت سایکولوژیکی ساختار نحوی

پردازش جمله شامل بازیافت ساختارهای ذهنی انتزاعی بر مبنای فقط دانش زبانی شنونده میباشد چراکه سیگنال بخودی خود شامل هیچ نوع اطلاعاتی درباره نحو نمیباشد. در نوشتار، کاما و نقطه گذاری ها مشخص میکنند که عبارات کی شروع میشوند و کی تمام میشوند، در گفتار، عروض (Prosody) گاهی اوقات اطلاعاتی را درمورد انواع خاصی از سازه های نحوی دربردارد (درباره این موضوع بعدا بحث خواهد شد). اما برای اغلب موارد، واحدهای نحوی بیمه سمعک ( از subject NPs تا Predicate VPs و هرچیزی که بین ایندو قرار میگیرد) همانند آنچه که در سیگنال هستند، نامگذاری نمیشوند. ما هنوز هم فکر میکنیم که شنونده (و خواننده) بطور سیستماتیک هنگام پردازش جملات، ساختار نحوی را محاسبه مینمایند. اما چطور ما همچین چیزی را میدانیم؟

آزمایشات اولیه ای که بر روی درک خدمات سمعک جمله مطالعه میکردند ارزیابی کردند که چطور پردازش جملات، عملکرد در کارهای شناختی دیگری همچون حافظه و درک را متاثر مینماید. در این نوع آزمایشات از فرد خواسته میشدکه لیستی از کلمات را حفظ نماید و یا به لیستی از کلمات که در نویز ارائه میشوند گوش کنند و محققین بررسی میکردند که تحت شرایط متفاوت چه مقدار از عملکرد آسیب می دید. در یک آزمایش در سال 1950 (Miller & Selfridge) مقایسه کردند که چطور مردم لیست کلمات شبیه مثال ذیل را حفظ می نمایند:

یافته سیستماتیک در آزمایشاتی نظیر مثال فوق، این بود که یادآوری مجموعه کلمات غیرساختاری همانند 50 کلمه مثال اول به مراتب سخت تر از مجموعه کلمات ساختاری همانند50 کلمه مثال دوم بود. درصد بیشتری از کلمات ساختاری نسبت به کلمات غیرساختاری فراخوانده شدند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک