دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

۱۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمعک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ویژگی سمعک فوناک

نمایش زمانی طیف صوتی کلمهءbat (B,C)مشاهده می شود که درمحدودهءزمانی سمعک فوناک 40 میلی ثانیه که مربوط به صدای واکهء a  می باشد، طیف سیگنال وضعیت ثابتی دارد

طراحی شده است (بطور مثال Fourier Trans Form یا FFT )انجام داد.

بزرگترین دسته­بندی که برای سیگنال در نظر گرفته می­شود تقسیم­بندی سیگنالها به اصوات پریودیک و

آپریودیک است.

اصوات آپریودیک به دو گروه اصلی تقسیم می­شوند:

اصوات پریودیکی که بسیار کوتاه مدت یا لحظه­ای هستند که تن برست (Tone burst) و گاهی به نوان تن پیپ نیز نامیده می­شوند (Tone Pips) این اصوات به دلیل اینکه پریودیک هستند حس مشخصی از فرکانس را منتقل می­نمایند و فقط بدلیل لحظه­ای بودن جز اصوات آپریودیک قرار گرفته­اند. بدیهی است چون حس مشخصی از فرکانس را منتقل می­نمایند از نظر طیف فرکانسی سینوسی یا پیورتن هستند. لذا اگر

زمان آنها افزایش یابد یک موج تن برست مبدل یک موج پیورتن خواهد شد. اصوات آپریودیکی که طیف

فرکانسی وسیع دارند و الگوی ارتعاشی آنها نامنظم است مثل امواج نویز سفید (White noise) که شامل همه­ی فرکانسها می­شود (نویز سفید در امواج نورانی مشابه رنگ سفید است).

 اصوات آپریودیکی غیر سینوسی که طیف مجموعه­ی آنها وسیع و گسترده است . لذا احساسی که در شنونده بوجود آورند غیر تونال و ناخوشایند است. احساس طنین گفتار یا درک فرکانس (Pitch Discrimination) توسط واکه­ها بوجود می­آید که وابسته است به کم فرکانس­ترین یا پر انرژی­ترین موج سینوسی سازنده­ی یک مجموعه­ی آوایی است بطور مثال در سیلاب با، پا، تا، واکه­ی آ که انرژی بیشتری نسبت به همخوانهای ب، پ و ت دارد، حس فرکانس را منتقل می­نماید صدای آ در اینجا به عنوان فرکانس حامل (carrier Frequency) یا فرکانس پایه (Fundamental) می­باشد.

صداهایی که در گلو به یاری لرزش تارآواها ساخته شود واکه گفته میشود.واکه‌های فارسی شش تا هستند که سه تایشان کوتاه و سه تایشان بلند نام دارند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

از کجا سمعک بخرم

، بهره کلی مطلوب برای هر کاربر سمعک  را بصورت تابعی از میانگین سطح آستانه شنوایی از کجا سمعک بخرم ( HTL ) در فرکانس های  500 ، 1000 ، 2000 و 4000 هرتز ( 4FA HTL ) نشان می دهد . با قبول تغییرات 3 دسی بل در بهره مورد نظر کاربران دیده می شود که بهره تجویزی NAL-NL1 صرفا در 50 درصد موارد قابل قبول بوده و در 45 درصد موارد باید بهره کاهش و در 5 درصد موارد باید افزایش یابد . این داده ها گواهی است بر اینکه در بسیاری از افراد کم شنوا بویژه افراد با کم شنوایی در حد ملایم تا متوسط ، روش NAL-NL1 بهره بسیار بیشتری را تجویز می نماید .

بطور میانگین داوطلبین این مطالعه ، مقدار 3.2 dB بهره کمتری را نسبت به بهره تجویزی ، ترجیح می دهند . که بسیار نزدیک به انحراف بهره معادل 4.3 dB است که در پژوهش های مرتبط با روش NAL-RP بدست آمده است .

 

نتیجه آنکه : نقطه شروع برای تنظیمات بلندی، کاهش بهره کلی در حد 3dB است که به لحاظ نظری در روش تجویزی NAL-NL2 اتخاذ شده است .

ازجمله فاکتور های تاثیرگذار در تخمین بهره مطلوب می توان به 6 مورد ذیل اشاره نمود :

درجه کم شنوایی ( 4FA HTL  بر حسب dBHL

شیب ادیوگرام ( dB )

سن ( برحسب سال )

جنس ( مونث / مذکر )

تجربه استفاده از سمعک ( بدون تجربه / با تجربه )

آرایش سمعک ( یک طرفه / دو طرفه )

 

تاثیر جنس :

جنس کاربران یکی از فاکتور های مهم در خطای بهره تخمینی روش NAL-NL1 می باشد . به طور میانگین کاربران مونث ، 2.4dB بهره کمتری را نسبت به کاربران مذکر ترجیح می دهند که این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار است .

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

سمعک oticon و انواع آن

بر مبنای تفاوتهای مشاهده شده برای آرایش های دگرسویی و همان سویی، این احتمال وجود دارد که پاسخ هر آرایش فعالیت ساقۀ مغز در سمت الکترود inverting را منعکس کند. یعنی اینکه  سمعک oticon اگر الکترود Inverting، فعال باشد، ABR را در آرایش همان سویی ثبت می کند.

در هر صورت، امروزه به خوبی معلوم شده است که پاسخ ها، بدون الکترود inverting روی  مکان ماستوئید یا لوبول یا هر کجای دیگری در روی سر، قابل ثبت هستند و اینکه الکترود ورتکس non inverting قطعاً در ارتباط با فعالیت شنوایی ساقۀ مغز، فعال است. علاوه بر این الکترود ورتکس، نمی تواند بین فعالیت الکتریکی برخاسته از هر سوی ساقۀ مغز در قبال سوی دیگر، تمایزی بگذارد.

 

آرایش الکترود افقی Horizontal:

با این آرایش، الکترود non inverting معمولاً روی لوبول ماستوئید یا کانال گوش غیر همسو با تحریک قرار می گیرد، در حالیکه الکترود inverting روی ماستوئید، لوبول یا کانال گوش همسو با تحریک است (شکل 9-6).

امواج بدست آمده از این معکوس کردن جای الکترودها، با پلاریته های معکوس ثبت می شوند و هیچ تغییر دیگری نمی کنند. پاسخ های مکان های الکترود خاص undividual هنگامیکه با الکترودی که در سمت رجوع داده شده به الکترود غیر جمجه ای ثبت می شوند، ایزوله شده هستند. وقی که این کار با دو مکان الکترودی در آرایش افقی انجام شود، امواج III , I دارای پلاریتۀ منفی در ماستوئید همان سویی و پلاریتۀ مثبت در ماستوئید دگرسویی هستند. تاثیر افزایشی اجزاء با پلاریتۀ متضاد، افزایش دامنه است. این مبنای دامنۀ بزرگتری است که برای اجزای اولیه (III , I) گاه در آرایش افقی در مقابل آرایش همان سویی مرسوم الکترودی دیده می شود. موج I در آرایش افقی، برجسته است، اگرچه در افراد نرمال، تعیین آن لزوماً آسان تر از آرایش الکترودی مرسوم نیست. در بیماران مبتلا به پاتولوژی شنوایی محیطی، آرایش افقی ممکن است مزایایی را در تعیین موج I، به همراه داشته باشد. موج II و دره منفی متعاقب آن، معمولاً بوضوح در آرایش افقی مشاهده نمی شود و اگر وجود داشته باشند، معمولاً زمان نهفتگی کوتاهتری نسبت به هنگامیکه به صورت مرسوم ثبت می شوند، نشان می دهند. از نظر تئوریک آرایش الکترودی افقی، موازی با سطح dipole مربوط به موج III قرار گرفته است، و لذا می بایست در این آرایش، دامنۀ موج III بیشتر از آرایش مرسوم و حتی آرایش غیر جمجمه ای که یک نحوۀ قرار گیری عمودی دارد، باشد.

در واقع موج III در ثبت با آرایش افقی، دامنۀ نسبتاً بزرگتری را نسبت به آرایش های دیگر نشان می دهد لیکن به نظر می رسد که عریض تر است (Brodened) و زمان نهفتگی آن طولانیتر شده است. در آرایش افقی، مجموعۀ IV – V به صورت یک موج منفرد ظهور می یابد و زمان نهفتگی ان بین مقداری که برای موج IV و موج V انتظار می رود، خواهد بود، و دامنۀ آن کاهش خواهد یافت. در افراد بزرگسال، با این آرایش اغلب موج V واقعی به دست نمی آید. موجی که با الکترود افقی به دست می آید را می توان با تفاضل موج آرایش دگرسویی از موج آرایش همان سویی به صورت اشتقاقی (devived) نیز به دست آورد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

Stimulus Polarity (قطبیت محرک):

در سازگاری با تاثیرات مورد انتظار Rate بر ABR، Wrege و Starr (1981) زمانهای نهفتگی BI کوتاهتری را برای محرک کلیک انبساطی نسبت به انقباضی گزارش کردند. Wilson و همکاران (1985)، همچنین زمانهای نهفتگی کوتاهتر BI را برای محرک انبساطی در مقابل انقباضی گزارش کردند اما تفاوت دامنه ای در ABR های ثبت شده از Guinapig ندیدند. قیمت سمعک ریساند  آنها مطالعه ای روی انسان انجام ندادند.

بر طبق نظر Rawool و Ballachanda (1990) مقادیر زمان نهفتگی برای تحریک دو گوشی با تحریک کلیک خارج از فاز، (انبساطی به یک گوش و انقباضی به گوش دیگر) حتی کوتاهتر هم بود.

 

معدل گیری پاسخ و Acquisition

اهمیت احتمالی تفاوت در تعداد محرک هایی که معدل گیری می شوند (بین تحریک یک گوشی و دو گوشی) و توالی که در آن داده ‌های این شرایط جمع آوری می شوند، دانسته نیست. در بسیاری از مطالعات، تعداد برابری از تحریک (معمولا 1024 یا 2048) برای هر شرایط تک گوشی و دو گوشی ارائه می شوند. یک استثناء مطالعه Fowler و Leonards (1985) است که در آن برای هر کدام از شرایط (دو تا تک گوش و یک دو گوشی) سه موج تکرار شد که در هر کدام 4000 تحریک معدل گیری گردید. این موج ها قبل از اینکه پارادایم تداخل دو گوشی اعمال شود، به هم اضافه شدند.

بنابراین پاسخ بدست آمده برای هر شرایط بر مبنای 12000 محرک بود. ارائه روتین تعداد برابری از تکرار تحریک در هر شرایط منطقی است، زیرا پاسخ تک گوشی جمع شده) (موج دو گوشی پیش بینی شده) وموج دو گوشی واقعی، با تعداد برابری از تکرار تحریک بدست آمده اند. Furst و همکاران 1985 مجموعه هایی (متناوب) را به صورت تکراری (25 بار) درآمیختند که از ارائه 256 کلیک در هر کدام از سه شرایط تشکیل می شد، تا اینکه پاسخ برای هر شرایط برای 6400 محرک، معدل گیری می شد.

این روش درآمیختن برای ارائه محرک به منظور توزیع برابر تغییرات در وضعیت فرد یا EEG هنگام تست به کار گرفته شد.

تنظیمات فیلتر:

مورد استفاده ترین تنظیم فیلتر میان گذر در مطالعات تداخل دو گوشی 1، 10، 20 یا 30 HZ تا حداقل 3000Hz است. تنظیم اندکی محدودتر 100 یا 150 تا 3000 هرتز هم به کار گرفته شده است.

آنالیز ترکیب طیفی موج ناشی از تفاوت دو گوشی، ارزیابی نشده است، اما می تواند اطلاعات عملی در اختیار بگذارد. اگر دخالت فرکانسی پایین قابل توجه در این جزء وجود داشته باشد، احتمال کاهش دامنه این جزء با فیلترینگ توام با نقطه قطع بالاگذر بالاتر وجود دارد. شاید این امر دلیل وجود بی ثبات، BI حتی در شرایط ارزیابی ایده آل باشد. در حقیقت درهر صورت، Fowler و Broadard (1988)، اجزاء BI بزرگتر  و قابل اعتمادتری را با تنظیم فیلتر بالاگذر، 150 هرتز در مقابل 30Hz گزارش کردند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

Stimulus Polarity (قطبیت محرک):

در سازگاری با تاثیرات مورد انتظار Rate بر ABR، Wrege و Starr (1981) زمانهای نهفتگی BI کوتاهتری را برای محرک کلیک انبساطی نسبت به انقباضی گزارش کردند. Wilson و همکاران (1985)، همچنین زمانهای نهفتگی کوتاهتر BI را برای محرک انبساطی در مقابل انقباضی گزارش کردند اما تفاوت دامنه ای در ABR های ثبت شده از Guinapig ندیدند. قیمت سمعک ریساند  آنها مطالعه ای روی انسان انجام ندادند.

بر طبق نظر Rawool و Ballachanda (1990) مقادیر زمان نهفتگی برای تحریک دو گوشی با تحریک کلیک خارج از فاز، (انبساطی به یک گوش و انقباضی به گوش دیگر) حتی کوتاهتر هم بود.

 

معدل گیری پاسخ و Acquisition

اهمیت احتمالی تفاوت در تعداد محرک هایی که معدل گیری می شوند (بین تحریک یک گوشی و دو گوشی) و توالی که در آن داده ‌های این شرایط جمع آوری می شوند، دانسته نیست. در بسیاری از مطالعات، تعداد برابری از تحریک (معمولا 1024 یا 2048) برای هر شرایط تک گوشی و دو گوشی ارائه می شوند. یک استثناء مطالعه Fowler و Leonards (1985) است که در آن برای هر کدام از شرایط (دو تا تک گوش و یک دو گوشی) سه موج تکرار شد که در هر کدام 4000 تحریک معدل گیری گردید. این موج ها قبل از اینکه پارادایم تداخل دو گوشی اعمال شود، به هم اضافه شدند.

بنابراین پاسخ بدست آمده برای هر شرایط بر مبنای 12000 محرک بود. ارائه روتین تعداد برابری از تکرار تحریک در هر شرایط منطقی است، زیرا پاسخ تک گوشی جمع شده) (موج دو گوشی پیش بینی شده) وموج دو گوشی واقعی، با تعداد برابری از تکرار تحریک بدست آمده اند. Furst و همکاران 1985 مجموعه هایی (متناوب) را به صورت تکراری (25 بار) درآمیختند که از ارائه 256 کلیک در هر کدام از سه شرایط تشکیل می شد، تا اینکه پاسخ برای هر شرایط برای 6400 محرک، معدل گیری می شد.

این روش درآمیختن برای ارائه محرک به منظور توزیع برابر تغییرات در وضعیت فرد یا EEG هنگام تست به کار گرفته شد.

تنظیمات فیلتر:

مورد استفاده ترین تنظیم فیلتر میان گذر در مطالعات تداخل دو گوشی 1، 10، 20 یا 30 HZ تا حداقل 3000Hz است. تنظیم اندکی محدودتر 100 یا 150 تا 3000 هرتز هم به کار گرفته شده است.

آنالیز ترکیب طیفی موج ناشی از تفاوت دو گوشی، ارزیابی نشده است، اما می تواند اطلاعات عملی در اختیار بگذارد. اگر دخالت فرکانسی پایین قابل توجه در این جزء وجود داشته باشد، احتمال کاهش دامنه این جزء با فیلترینگ توام با نقطه قطع بالاگذر بالاتر وجود دارد. شاید این امر دلیل وجود بی ثبات، BI حتی در شرایط ارزیابی ایده آل باشد. در حقیقت درهر صورت، Fowler و Broadard (1988)، اجزاء BI بزرگتر  و قابل اعتمادتری را با تنظیم فیلتر بالاگذر، 150 هرتز در مقابل 30Hz گزارش کردند.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

تجمع زمانی (Temporal Summation)، برای حفظ دامنه، کافی خواهد ماند. نقش نرون‌های شنوایی واگرا و همگرا، از نرون‌های ردة پایین‌تر یا ردة بالاتر نیز مورد اشاره قرار گرفته است.

براساس نظر تعدادی از محققین ABR از دو جزء اصلی عمده تشکیل شده است:

یک جزء کند (انرژی در فرکانسهای 100 هرتز و پایین‌تر) و یک جزء تند (انرژی اغلب در فرکانسهای مناطق 500 و 900 هرتز)

این طبیعت دو گانة ABR، بسادگی با زیر نظر گرفتن ABR معمولی احساس می‌شود. (ABR ثبت شده با تنظیم فیلتر عریض). ABR یک موج آهسته است که اجزاء تند (امواج I تا VII به آن اضافه می‌شوند. تمایز مبتنی بر فیزیولوژی در تاثیرات نرخ تحریک، شدت، و فرکانس در این اجزاء سریع در مقابل اجزاء کند دیده می‌شود.

Suzuki و همکاران، ABR را بازای نرخ‌های 8 تا در ثانیه، تا 9/90  تا در ثانیه ثبت کردند، سپس آنالیز طیفی قدرت انجام دادند، و سپس به صورت دیجیتالی، شکل موج ABR را به دو جزء کند (0 تا 400 Hz) و جزء تند (400 تا 1500 هرتز)، تجزیه کردند.

دامنة جزء کند، در طول این گسترة نرخ تحریک، نسبتاً ثابت بود، تجویز سمعک در حالیکه، دامنة موج I تا V ABR (جزء تند ABR)، کاهش یافت. زمان نهفتگی هر جزء یا نرخ، افزایش یافت. جالب اینکه، دامنة جزء کند، که خیلی بآرامی با افزایش نرخ، کاهش یافت به صورت متناقضی، در نرخ 40 هرتز افزایش دامنه نشان داد. این محققین، بیان کردند که تاثیرات متفاوت نرخ تحریک سریع به زمان نهفتگی ABR (افزایش) در مقابل دامنه (اساساً هیچ تغییری نمی‌کند) که توسط دیگران گزارش شده را می‌توان با طبیعت دو گانه ABR توضیح داد. به صورت ویژه‌ای دامنة ABR به تاثیرات نرخ هنگامیکه شدت تحریک زیر 50 دسی‌بل نگاه داشته شود مقاوم است.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

یک روش آنالیز اضافی «Wavelet – denoising» برای تعیین قله‌های Speech evoked در شرایط نویزی، استفاده می‌شود. Russo و همکاران به نحو مناسبی کاربردهای مهیج این تحقیقات را به ترتیب زیر خلاصه کرده‌اند: توانایی کمی کردن پاسخ‌های ساقة مغز که با اصوات گفتاری برانیگخته می‌شوند ابزار قوی برای تحقیق و کاربرد کلینیکی فراهم می‌کند. پاسخ ساقة مغز Speech – evoked خیلی از ویژگی‌های آکوستیکی سیگنال گفتاری را به صورت وفادارانه‌ای بازتاب می‌دهد. در یک سیستم شنوایی نرمال زمان‌بندی محرک، بر مبنای کسری از میلی‌ثانیه، به درستی و دقت در سطح ساقة مغز نمایانده می‌شود.

1) محاسبة دامنة RMS

2) محاسبة دامنه برای جزء طیفی برانگیخته شده با فرکانس پایة محرک.

3) محاسبة دامنه برای جزء طیفی که توسط اولین فرکانسهای فرمانت محرک ایجاد می‌شود.

4) همبستگی پاسخ‌های محرک به نویز

5) همبستگی بین ABR و FFR ثبت شده در محیط ساکت با محیط شلوغ.

 

شدت «Intensity»:

شدت متغیر مهمی است که به زمان نهفتگی و دامنة ABR تاثیر مشهودی می‌گذارد، و از زمرة پارامترهایی است که در کاربرد کلینیکی ABR اغلب تغییر داده می‌شود.

یک سری موج ABR با سطوح کاهش یابندة شدت، در بخش سمت چپ تصویر 6.3 نمایش داده شده‌اند. ویژگی‌های برجستة تاثیر شدت بر زمان نهفتگی موج V در این مجموعة امواج هنگامی واضح‌تر می‌شود که مقادیر زمان نهفتگی را بر حسب عملکرد شدت ترسیم کنیم.

(تصویر 4-6).

عملکرد شدت – زمان نهفتگی برای موج V رایج‌ترین منحنی گرافیکی است که در سمعک اتیکن داده‌های ABR کلینیکی نمایش داده می‌شود. خط‌های نقطه‌چین، مقادیر زمان نهفتگی موج V متوسط را در گروهی از زنان ومردان طبیعی جوان نشان می‌دهد. (Standard deveiation ±2.5) توجه کنید که این محدودة طبیعی، گسترة زمان نهفتگی وسیعتری را توام با کاهش شدت، در بر می‌گیرد این امر نشان دهندة تغییر پذیری بیشتر در ABR در سطوح شدت تحریکی پایین‌تر می‌باشد. انحراف معیارهای زمان نهفتگی موج V نرمال معمولاً در حدود 0.20 میلی‌ثانیه در 70 دسی‌بل و 0.30 میلی‌ثانیه در 30 دسی‌بل است. برای سطوح شدتی پایین تا متوسط Low to Moderate معمولاً به صورت طبیعی یک کوتاه شدگی سیستماتیک و ناگهانی مقادیر زمان نهفتگی (تا 0.50 یا 0.60 میلی‌ثانیه در زمان نهفتگی) به ازای 10 دسی‌بل شدت، یا 0.06 برای موج V تا تقریبا dBnHL60 دیده می‌شود.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

سمعک داخل گوش چیست؟

معرفی پروتکل با خلاصه‌ای از مراحل مهم در انجام یک ارزیابی کلینیکی ABR همراه است. پس از اینکه، بهترین ABR ممکن ثبت شد، می‌بایست با تجزیه وتحلیل امواج، یافته‌های مربوط به آن با توجه به دیگر یافته‌های ادیولوژیک، تاریخچة پزشکی بیمار، و شاید یافته‌های تشخیصی غیر ادیولویک، مورد تفسیر قرار گیرند. عناوین مهم  مربوط به آنالیز ABR، و تفسیر آن و حل مشکل در آن (که در کاربرد کلینیکی ABR، غیرقابل اجتناب است) درفصل 7، مطرح شده‌اند.

عوامل مربوط به  محرک:

نوع محرک: ABR که معمولاً با سیگنال کلیک 0.1 میلی ثانیه‌ای سمعک داخل گوش ثبت می‌شود، حداقل در گوشهای نرمال توسط فرکانسهای بالاتر در طیف کلیک، ایجاد می‌شود.

ABR برانگیخته شده توسط سیگنال کلیک با شدت متوسط (مثلاً 60 دسی‌بل nHL) که از طریق هدفن ادیومتری مرسوم مثلاً اینسرت فون (ER- BA)، فعالیت مناطق فرکانس بالای حلزون، تقریباً از 1000 تا 8000 هرتز را منعکس می‌نماید.

محققین در مورد منطقة فرکانسی که بیشترین اهمیت را در ایجاد ABR دارد، توافق نظر ندارند. یعنی در این مورد که آیا ABR فعالیت منطقة 4000-1000 هرتز، 8000 تا 4000 هرتز، یا اینکه مناطق بالای 2000 هرتز، بالای 3000 هرتز یا بالای 4000 هرتز را منعکس می‌کند؟

احتمالاً تفاوت در روش تحقیق و ویژگیهای افراد مورد مطالعه، باعث تغییرپذیری در گزارش‌های مربوط به ارتباط بین مینیمم سطح پاسخ برای کلیک و ادیوگرام تن خالص می‌شود.

مناطق راسی‌تر حلزون (فرکانسهای پایین) نیز توسط محرک کلیک، تحریک می‌شوند، اما لا اقل در افراد نرمال، این مناطق دخالتی در پاسخ ABR ندارند. دو دلیل برای این امر وجود دارد:

اول: پاسخ به فعالیت حلزونی، در زمانی که موج در حال حرکت، از قاعده به راس رسیده است، در مناطق قاعده‌ای حلزون، تقریباً رخ داده است.

دوم: قسمت جلویی موج در حال حرکت، هنگامیکه به منطقة راسی حلزون می‌رسد، تدریجی‌تر است (تیزی کمتری دارد)، در نتیجه، موج در حال حرکت، در ایجاد پاسخ همزمان بسیاری از رشته‌های آوران عصب شنوایی در یک بخش متمرکز از غشای قاعده‌ای‌، توانمند نیست.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

در مقابل عدم وقت ذاتی، داده های الکتروکاکلئوگرافی برای شناسایی یک بیمار (به صورت فردی) Goin و همکاران (1982) متوجه شدند که نسبت یک ارزیابی تشخیص کارآمد برای جدا کردن گروهی از بیماران است. این محققین تفاوت قابل توجه آماری، در نسبت در بیماران مبتلا به مینیر در مقابل گروه های دیگر بیماران، یافتند. این یافته با نتایج تحقیقات Gibson، Prasher و Kilkeny (1983) تایید شد. Gibson و همکاران محدوده ای در نسبت های از 10 تا 63 در گوش های نرمال گزارش کردند. این مسئله تغییرپذیری بسیاری را نشان می دهد. در هر صورت برای پاتولوژی حلزونی که ناشی از بیماری مینیر بود، محدوده 0 تا 29 بود (با یک میانگین نسبت برابر با 13) برعکس بیماری مینیری نسبت سمعک نامرئی های از 29 تا 89 (میانگین 51) ایجاد کردند. بنابراین مطابق این داده ها، نسبت 29 نقطه قطع پایینی موثر در بیماری مینیر بود. یادآوری این نکته مهم است، که Coast و Goin از محرک کلیک عریض باند و الکترود مجرای گوش، استفاده کردند. در صورتیکه Gibson، Prasher و Kikenny (1983) از الکترود TT استفاده کردند. ارتباط بین دامنه SP و AP به نحوی در منحنی نشان داده شده است (مجدد به تصویر 6-5 نگاه کنید). اغلب افراد با شنوایی طبیعی مقادیر مطلق بزرگتری را به صورت نسبی، برای SP و AP و نسبت نشان دادند که در محدوده نرمال می گنجید. (در تصویر با خطوط مورب نقطه چین نشان داده شد) بیمارانی با کاهش شنوایی حلزونی که ناشی از بیماری مینیر نیست، و بیماران با کاهش شنوایی ورای حلزونی، نیز تمایل دارند نسبت های در محدوده نرمال نشان دهند. اگر چه دامنه مطلق ممکن است به خاطر درجه اختلال شنوایی کوچکتر باشد. ویژگی خاص بیماری مینیر (در تصویر 6-5 نشان داده شده است) دامنه افزایش یافته SP در مقایسه با دامنه AP است، این امر توسط علائمی که بالای خط نقطه چین مورب قرار می گیرند نشان داده شده است. می بایست به خاطر داشت که روشهای ارزیابی، به مقدار قابل توجهی تفاوت دارند. تفاوت های پروتکل ها، بویژه مکان الکترود، تاثیر بارزی بر موج الکتروکاکلئوگرافی و دامنه مطلق SP و AP و دامنه های نسبی آنها (مثلا نسبت) خواهد داشت. تغییر پذیری طبیعی بالا در دامنه مطلق SP از کارآمدی کلینیکی آن خواهد کاست. Coats و همکاران، بدرستی اشاره کرده اند که نسبت به مقدار قابل توجهی با تغییر دامنه AP تغییر می یابد. مثلادر گوش های نرمال، با افزایش AP نسبت، کاهش می یابد. بنابراین Coats روش های آنالیز داده پیشرفته تری را توسعه داد و به کارگرفت تا ارتباط بین SP و AP را هنجارسازی کند و از تغییرپذیری ارزیابی ها بکاهد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

تجویز سمعک مناسب گوش

سن Age:

نوزادی و کودکی Infancy and Childhood

موج N1 الکتروکوکلئوگرافی، بوضوح در هفته 27 جنینی ثبت می شود. در مقایسه با بزرگسالان زمان نهفتگی افزایش یافته و دامنه کاهش یافته است. علت کشف این مطلب که الکتروکوکلئوگرافی به صورت قابل اعتمادی در نوزادان و کودکان ثبت می شود علاقه اولیه به کاربرد الکتروکوکلئوگرافی به عنوان ابزار ارزیابی آبژکتیو شنوایی بوده است. هنوز تجویز سمعک رتباط بین الکتروکوکلئوگرافی، سنین پایین وعوامل تحریک در انسان بخوبی مطالعه نشده اند.

دلیل عمده کاستی تحقیق در این زمینه، احتمالا نیاز به تکنیک های ثبت تهاجمی بوده است. (التکرود سوزنی TT) یا الکترودهایی با طراحی خاص که به صورت تجاری در دسترس نبوده اند. کاربرد الکترود TT در کودکان نیازمند خواب عمیق یا حتی بیهوشی کامل است، در صورتیکه بیحسی موضعی پرده تمپان در بزرگسالان (با همکاری خوب) کافی است. تقریبا همه مطالعات الکتروفیزیولوژیک در مورد تکامل عملکرد حلزونی، تجربی بوده و مبتنی بر مدل های حیوانی هستند.

هدف اصلی اغلب مطالعات الکتروکوکلئوگرافی ارزیابی ارتباط بین الکتروکوکلئوگرافی و آستانه های شنوایی رفتاری است. تاثیرات سن بر ویژگیهای موج (نظیر CM و SP و AP) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آستانه های بدست آمده از طریق الکتروکوکلئوگرافی و رفتاری در افراد با شنوایی نرمال کودکان مبتلا به اختلال شنوایی و بزرگسالان با اختلال شنوایی فرکانس بالا و با الکترود TT 10±  ارتباط داشته اند.

دقت تخمین آستانه شنوایی با الکترودهای مجرای گوش در افرادی با کاهش شنوایی در فرکانسهای بم کمتر است. در هر صورت با پدید آمدن ABR نیاز کلینکی اندکی به ارزیابی حساسیت شنوایی با الکتروکوکلئوگرافی احساس می شود.

الکترودهای پرده تمپان از نوع جدید که غیر تهاجمی هستند ممکن است سبب تشویق علاقه مجدد به بررسیهای کلینیکی Ecochg در تکامل سیستم شنوایی محیطی گردند.

تحقیق کلینیکی Schwartz, Pratts, Schwartz (1980) شواهدی ارائه کرد که اجزاء CM و SP را می توان به صورت ثابتی حتی از نوزادان نارس نیز ثبت کرد.

ABR از 20 نوزاد، با سنین جنینی (35 تا 38 هفته) (تولد کامل در 40 هفته ای رخ می دهد) ثبت گردید. پاسخ ها با الکترودهای فنجانی مرسوم که روی ورتکس noninverting قرار می گرفتند و الکترودهای inverting که به صورت اپسی لترال و کنترا لترال روی لوبول قرار می گرفتند، ثبت گردید.

اجزاء CM و SP به صورت یک موج مرکب در 40 گوش از این 20 نوزاد، با کلیک با پلاریته متعدد (انبساطی یا انقباضی) ثبت گردیدند. بر طبق انتظار وقتی که امواج ناشی از تحریک انبساطی و انقباضی، به یکدیگر اضافه شدند، CM حذف شد و SP باقی ماند. تشخیص CM در نوزادان امروزه یک هدف اساسی در تشخیص نروپاتی شنیداری است.

 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک