دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

  • ۰
  • ۰

بر خلاف روش های پیشین  تلاش نمی کند که بلندی نرمال در هر فرکانس را باز گرداند. اساس در نظر گرفته شده افزایش حداکثر قابلیت فهم گفتار است بلندی گفتار در هر سطح بیشتر از حدی که توسط فردی با شنوایی نرمال دریافت می شود نیست. کلیک کنید برای بدست آوردن پاسخ فرکانسی بهره ای که در هر سطح ورودی بدست می آید دو مدل تئوریکی استفاده می شود.اول یک تعدیل سازی روش شاخص قابلیت فهم گفتار که برای تاثیرات حساسیت زادیی کم شنوایی و برای تاثیرات شنیدن در SPL بالا بوجود آمده است. اساسا کاهش شنوایی فقط کاهش قابلیت شنیدن نیست بلکه کاهش قابلیت فرد برای دریافت اطلاعات مفید حتی هنگامی که گفتار قابل شنیدن باشد، است . حتی مردمی با شنوایی نرمال اگر مجبور باشند که در سطوح بالا گوش دهند توانایی کمتری برای دریافت اطلاعات از یک سیگنال  دارند. مردمی با کاهش شنوایی شدید تا عمیق چه در سطوح بالایSPL گوش دهند و چه هیچ چیز را نشنوند هیچ انتخابی در این ندارند. 
مدل دوم یک روش برای بر آورد کردن بلندی و اجازه دادن به تاثیر حساسیت زادیی شنوایی بود تنها اطلاعات مورد نیاز برای هر دو این مدل آستانه های شنوایی و سطوح منحنی گفتار ورودی به گوش قبل از تقویت است. 
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

مدل های سمعک

دو فرایند  وجود دارد هر کدام با اساس خاص خودش . فرایند اول خطی نامیده می شود که خطی به این معنی است که منحنی I-O در رنج وسیعی از سطوح ورودی خطی است. سایت دکتر ولد بیگی در این نسخه نسبت تراکم در محدوده تراکم ثابت است. و نباید با تقویت خطی اشتباه گرفته شود. فرایند خطی ز یک نسب تراکم وسیع  برای فیت کردن یک دینامیک رنج وسیع در هر فرکانس به یک دینامیک رنج فردی با نقص شنوایی در همان فرکانس استفاده می کند.دیتامیک رنج وسیع از آستانه شخص با شنوایی نرمال تا بالای سطح ناراحتی فرد با نقص شنایی است. بنابراین یک نسبت رتاکم بزرگتر از حد مورد نیاز برای هنجار سازی بلندی تجویز می کند. محدودیت بالاتر سطح راحتی فرد با نقص شنوایی می تواند براساس آستانه (با استفاده از پاسخ اشباع شده گوش واقعی نظریه هایی از روش یا به صورت منحصر بفرد برای هر بیمارز اندازه گیری شود.

دومین فرایند DSL برای سمعک های غیر خطی مرسوم تر است که هدفش هنجار سازی بلندی است . این فرایند  نامیده می شود، چونکه عملکردهای  تجویز شده میتواند ذر ذاخل منطقه تراکم به شکل قوسی در آید. با این فرایند میزان آستانه شنوایی نرمال برای آستانه آسیب دیده شنوایی تقویت می شود و میزان سطح ناراحتی شنوایی نرمال برای سطح ناراحتی شنوایی آسیب دیده تقویت می شود. در این بین شکل منحنی I-O وابسته به درجه ای که در آن رشد بلندی برای فردی با شنوایی نرمال نسبت به درجه ای که بلندی در آن برای فردی با نقص شنوای رشد می کند ، است.

فرایند curvilinear کاملا مانند DSl خطی تناوبی توسعه پیدا نکرده است یک مشکل بالقوه این است که مقیاس گذاری دسته بلندی باید به شیوه ای انجام گیرد که تعریف کنند ای که رشد بلندی را توصیف می کند به طور قابل اطمینانی بدست آید ، و هرگونه تغییر این تعریف کننده با سطوح مجاز برای آن باشد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

سطوح سیگنال سمعک

 برای سیگنال های ورودی سطح پایین (40dB SPL) بهره بر اساس اینکه مردمی با کاهش های شنوایی ملایم یا متوسط باید آستانه هایی با 20 dB بالای آستانه شنوایی نرمال کمک شوند ، تجویز می شود. سایت تهران صفیر در بیشتر مواقع فراهم کردن بهره بیشتر از این مقدار ارزش ندارد ، و صرف نظر از مقدار بهره تجویز شده ،نویز زمینه از دریافت صدا های بسیار ملایم جلوگیری می کند. جز برای 20dB  کاهش شنوایی اولیه ، هر دس بل اضافی کاهش آستانه شنوایی بوسیله 1 دسی بل بهره بیشتر جبران می شود. این قاعده وقتی که آستانه ای  که بدون سمعک بدست می آید از 60dBHL تجاوز کند به قاده نصف بهره تغییر پیدا می کند چونکه بهره های بالا که حاصل می شنود احتمالا نوسانات فیدبک ایجاد می کنند.
برای سیگنال های ورودی سطح راحتی (65dBSPL) ، مقدار بهره تجویز شده برای هر درجه کاهش آستانه برابر متوسط بلندی MCL برای آن کاهش استانه ای که بالای MCL افرادی با شنوایی نرمال است. با استفاده از اطلاعات منتشر شده بوسیله Pascoe(1988) با این مقدار بهره الحاقی ، صداهای باند باریکی که بوسیله شخصی با شنوایی نرمال راحت دریافت می شوند،برای فرد استفاده کننده سمعک با شنوایی آسیب دیده هم راحت دریافت می شوند . برای سیگنال های ورودی سطوح بالا (95dBSPL) بهره طوری تجویز می شود که افزایش سطح سیگنال مورد نیاز برای شخص استفاده سمعک با نقص شنوایی برابر متوسط شنوایی افراد نرمال شود.در این نمونه اطلاعات از تحقیقات Lippmanet al(1981) وLyregaad(1988) بدست آمده است.  
 ion  یک فرمول multi-line را تنظیم کرد که به پاراگراف پیش بر می گردد. چونکه بهره مورد نیاز برای هنجار سازی بلندی فقط به آستانه شنوایی و سطوح ورودی بستگی دارد همان فرمول برای هر فرکانس بکار می رود. نرم افزاری که محاسبه را انجام می دهد در دسترس است ،این نرم افزار همچنین پاسخ مورد نیاز و میزان تراکم برای سطوح ورودی پایی و بالا و فرکانس های بالا و پایین را توصیف می کند. فرایند FIG6  چه بوسیله یک محاسبه گر یا از طریق یک نرم افزار یا بوسیله یک گراف به آسانی مورد استفاده قرار می گیرد
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

کانال سمعک

تنها شک در مورد فرایند که اغلب در رابطه با هر فرایند غیر خطی صدق می کند سمعک تهران صفیر مولفان عقیده دارند که در آزمایششان ، اهداف بلندی باید از هنجار سازی بلندی در فرکانس پایین حذف شوند. آنها عقیده دارند که نرمال سازی کامل بلندی ، شیوع مفرط رو به بالای پوشش را باعث می شود، بنابراین آنها اهداف فرکانس پایین را دو دسته بلندی پایین تر از آنهایی که بوسیله افراد با شنوایی نرمال دریافت می شود، می سازند .

•    ScalAdapt
•    شیوع دو برابر نویز سه اکتاوی در فرکانس مرکزی هر کانال سمعک چند کانالی هنگامی که بیمار سمعم را پوشیده است ارائه می شود. 
•    یک پارامتر مناسب روی سمعک مطابقا تنظیم می شود تا بیمار دو درجه متوالی که داخل یک دسته از تقسیم بندی هستند و یک فردی با متوسط شنوایی نرمال همان سطح تحریکات را دریافت کند ، بدهد.
•    فرایند برای بعضی ترکیباتی از سطح پایین ، متوسط،‌ و بالا که برای پارامتر های قابل تنظیم در سمعکی که تنظیم شده است و مناسب است تکرار می شود. 
•    فرکانس های پایین ملایم تر از حد نرمال ساخته می شوند
9.3.5 FIG6 
فرایند FIG6  بهره لازم برای هنجارسازی بلندی ، حداقل برای سیگنال های ورودی متوسط و بلند را تعیین می کند. برخلاف روش های قبلی بر اساس اندازه گیری های خاص بلندی پایه گذاری نشده است. بلکه از متوسط اطلاعات بلندی که از طریق تعداد زیادی از مردم با درجه کاهش آستانه شنوایی یکسان بدست می آید ، استفاده می کند. این بدان معنی است که فقط محاسبه کردن آستانه های شنوایی برای براورد بهره مورد نیاز لازم است. 
بهره مستقیما برای هر یک از سطوح ورودی 40 , 65  و 95dB تجویز می شود . برای سطوح دیگر بوسیله بهره الحاقی استنباط شده است.
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

در هر سطح ، بهره لازم برای هنجار سازی بلندی اندازه گیری می شود.
سمعک برای تطابق با هدف بهره تنظیم می شود
ScalAdapt یک گام ترکیبی واضح از این سه گام است سمعک با استفاده از فرایند مبتنی بر  آستانه ، از پیش تنظیم شده است .  درمقیاس گذاری بلندی از یک مقیاس 11 مرتبه ای استفاده می شود. کلینیک تهران صفیر و هنگامی عملکرد دارد که بیمار از سمعک استفاده کند .  به جای پیدا کردن بلندی که مطابق هر سطح ورودی باشد ، کلینیکین مطابقا یکسری ویژگی های سمعک را تنظیم می کند تا بیمار یک نسب بلندی مطلوب را بدست آورد. این سطح مطلوب مطمئنا مطابق میزان بلندی است که بوسیله یک شخص نرمال بدون استفاده سمعک دریافت می شود. برای نمونه اگر یک شخص با شنوایی نرمال یک صدای 60dB SPL در یک فرکانس خاص را راحت برآورد می کند ، پس بهره سمعک تا جایی تنظیم می شود که شخصی با کاهش شنوایی یک صدای 60dB SpL را در آن فرکانس راحت ارزیابی کند. پارامتر های سمعک مطابقا تنظیم می شود : اگر درجه بلندی داده شده متفاوت از هدف باشد ، بهره یا بعضی پارامترهای تراکم باید در جهت درست تنظیم شوند . سطوح ورودی (و سپس دسته های بلندی هدف )برای آن دسته از افراد که تست شده اند بکار می روند. و پارامترهای تقویت تنظیم شده باید برای ویژ گی های تراکم و فیلتر کردن که روی هر سمعکی قابل تنظیم است ، مناسب باشد .در غیر این صورت تنظیم انجام شده در یک گام ممکن است سهوا هنجار سازی برای یک سطح ورودی دیگر را که در گام قبلی بدست آمده بود را خراب کند. Kiessling et al (1996) نشان داد که چگونه فرایند را برای یک سمعک سه کاناله Danavox بدست آورد، اما باید بکار گیری این اصل برای هر سمعکی  امکان پذیر باشد . 
این فرایند بسیار موثر و درست بنظر می رسد: اندازه گیری های بلندی به میزان بلندی که نزدیک مقدار بلندی هدف است و در تجویز استفاده می شوند، تمرکز دارد. به پایان رسیدن مقیاس گذاری بلندی یک تنظیم سمعک بحساب می آید.اگر بلندی با استفاده از تحریک باند پهن اندازه گیری شود و کشف شود که بلندی برای این تحریک هنجار سازی نشده است (به خاطر تجمع بلندی در میان باند) سمعک می تواند فورا با استفاده از همان فرایند تطبیقی تنظیم شود. تنظیم سمعک هنگامی است که بیمار آن را پوشیده باشد و براورد بلندی به این معناست که هیچ سختی کالیبریشن ناشی از یک ترانسفورماتور که برای مقیاس گذاری بلندی و دیگری برای اندازه گیری پاسخ سمعک است، وجود ندارد. 
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

شناختن ویژگی فرایندهای تجویزی
فرایندهای تجویزی که در این بخش لیست می شود از جنبه های مختلفی متفاوتند  ادامه مطلب یا اینکه بر اساس آستانه یا بر اساس اطلاعات بلندی بنیان شده اند وقتی ما با یک فرایند جدید مواجه می شویم سه سوال ابتدایی برای پرسش وجود دارد:                                                                          1. بر اساس چه نوع اطلاعات مریض این فرایند بنیان شده است ؟ معمولا این بر اساس آستانه یا سطوح موردنیاز برای بدست آوردن درجه خاصی ار بلندی هاست .
2. چه نوع ویژگی های تقویتی تجویز شده است ؟

برای سمعک های خطی معمولا یا بهره یا حداکثر خروجی (OSPL90) خوهد بود .برای یک سمعک غیر خطی معمولا بهره تعیین شده برای چند سطح ورودی یا بعضی ویژگی های نتیجه گیری شده از این بهره ها مانند میزان تراکم است .
3.هدف ا ز انتخاب فرایندها چیست و چه رابطه ای بین ارتباط اطلاعات بیماران و ویژگی های تقویتی وجود دارد؟
قوانین تجویز به طو ثابتی شامل بعضی انواع فرمول است . وقتی یک روش تجویزی انتخاب می شود ، چندین روش برای جمع کردن نتایج بین فرمول ها وجود دارد.
به طور واضحی یک شخص می تواند از یک جمع کننده الکترونیکی برای پیدا کردن بهره موردنیاز یا سطح خروجی در هر فرکانس استفاده کند. بعضی فرایندها به شکل گرافیکی یا شکل جدولی و بعضی به شکل اسلایدی منتشر می شوند.
غالبا این محاسبات دستی یا روش های look-up ضروری نیستند، چونکه این فرمول ها داخل نرم افزارهای کامپیوتری تنظیم می شوند . با این شیوه استفاده کننده فقط به ورود اطلاعات ضروری بیمار نیاز دارد (مانند ادیو گرام) و کامپیوتر کار جمع کردن را انجام می دهد . سه نوع وسیع روش های کامپیوتری برای اهداف جمع کردن وجود دارد.
اول، چندین برنامه کامپیوتری که به طور ویژه برای جمع کردن اهداف تجویز طراحی شده اند:
MSU(memphis state univershty)
HASP (برنامه انتخاب سمعک برای فرایند NAL-RP )
DSL3.1 (سطح حساسیت مطلوب برای سمعک های خطی)
DSL4.0(سطح حساسیت مطلوب  روش I\o  )
Viola(visual input-output Locator Algoritm, fortheIHaFF\Contor procedure)
FIG6
NAL-NL1 ( برای فرایندغیر خطی NAL)
HAS(انتخاب سمعک برای فرایندهای مختلف)
See de jonge(1996)، برای یک بازبینی جزیی شده اغلب این پگیج ها
دوم، برنامه های نرم افزاری فراهم شده بوسیله سازندگان سمعک برای تنظیم سمعک های  قابل برنامه ریزی خودشان که  اغلب شامل یک یا چند فرمول برای شناخته شدترین اهداف تجویزی است. همچنین اغلب برنامه ها به طور خودکار سمعک ها را تقریبا به منظور مطابقت با هدف مورد نظرشان تنظیم می کنند.
سوم ،آنالیز کننده بهره گوش واقعی که شامل بهترین فرمول است  واهداف می توانند به طور آسانی با پاسخ گوش واقعی اندازه گیری شده قابل مقایسه باشد. 
تاکید در این chapter روی بهره گوش واقعی خواهد بود، هر دو بهره گوش واقعی با سمعک (REAG;see section4.2) و بهره الحاقی گوش واقعی (REIG;see section4.3) یک تجویز REAG مشخص می کند که چقدر SPL در پرده گوش باید از SPL وارد شده به میدان تجاوز کند . بهره الحاقی بوسیله مقایسه توصیف می کند که چقدر باید سیگنال اضافی، وقتی یک فرد سمعک استفاده کند نسبت به زمانی که استفاده نکند در پرده گوش باشد.
هر دو نوع بهره از طریق افزودن یا کاستن منحنی بهره غیر کمکی گوش واقعی(REUG) (see section4.3) می توانند معکوس یکدیگر باشند. مهم نیست بهره گوش واقعی چقدر برآورد می شود با استفاده از اصول توصیف شده دربخش 4.2.2 و4.3.2 و فرایندهای خاص توصیف شده در بخش10.7 می تواند به بهره کوپلر 2cc  یا بهره شبه گوش تبدیل شود.

 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

مراحل تجویز سمعک

فرایندهای تجویز بهره حداقل مبتنی بر بلندی(MCL،آستانه ناراحتی یا تمام درجه بندهای بلندی) شامل:
(Shapiro1976)وب سایت
CID(موسسه مرکزی ناشنوایان،pascoe1978،skinner et al1982)
LGOB(رشد بلندی در باندهای نیم اکتاوی،Allen،hallوjeng،1990،pluvinag،1989)
IHAFF\contour(میان تنظیم مستقل سمعک،cox،1995،valent&valhet،1997 )
scalAdapt(kiessling,schubert&Archut,1995);and
DSL[i\o] (سطح حساسیت مطلوب ورودی خروجی.curvilinear compression version;cornelisse,seewald&jamieson,1997)
فایندهای تجویز بهره تنها بر اساس استانه شامل:
NAL (آزمایشگاه های صوتی ملی ،Byrn&Tonissn1976)
Berger(Berger,hagberg&rane;1977)
POGO (تجویز بهره وخروجی ،McCandless&lyregaard,1983)
NAL-R(NAL-Revised;Byrn&Dillon,1986)
POGOII(Schwartz Lyregaard&Lundh,1988)
NAL-RP(NAL-Revised,profound;Byrn,parkinson&Newall,1991)
FIG6(kiilon&Fikrert-pasa,1993)and
NAL-NL1(NALnonlinear;Dillon,1999).
برخی فرآیندها به استفاده کننده گزینه های برای پایه قرار دادن تعیین پاسخ فرکانسی بهره کاملا بر اساس آستانه یا بر اساس ترکیبی از آستانه و سطح ناراحتی شنوایی می دهند:
MSU(Memphis state university;Cox,1988)and
DSL[i/o](linear compression version;cornlisse and jamieson,1995)
با وجود اهمیت بالای احتمالی OSPL90 برای سمعک های خطی تجویز بهره اهمیت بیشتری دریافت کرد.برای سمعک های غیر خطی(تراکمی)سطحی که سمعک ها حداکثر خروجی را محدود می کنند اهمیت کمترنسبت به اهمیت آن برای سمعک های خطی دارد،چونکه بعضی از کاهش های بهره هنگامی اتفاق می افتد که یک محدودیت سمعک بوسیله نوع بسیار تدریجی تراکم که با حداقل ورودی آغاز می شود فراهم می آید . به علاوه OSPL90 می تواند فقط یکی از منحنی های متعدد خروجی در نظر گرفته شود (برای هر سطحی خروجی متفاوت)که می توان برای هر سمعک غیر خطی خاص باشد.
تجویز کردن بهترین پاسخ برای یک مریض خاص یک مشکل ساده به نظر می رسد اما در طی چندین دهه که این موضوع مورد بررسی قرار گرفته ،فرمول تجویز تغییر کرده است . پیدا کردن رابطه ای ساده بین کاهش های شنوایی و بهره آسان به نظر نمی رسد چونکه:بهره بهینه پاسخ فرکانسی احتمالا به نوع سیگنال ورودی و سطح آن و شکل طیف آن بستگی دارد ، در حالیکه سمعک های مورد استفاده برای کاربرد کلینیکی و تحقیقاتی تا دهه اخیر سمعک های خطی بود و از اینرو توانایی فراهم کردن این تغییرات را نداشتند.

بهره مطلوب پاسخ فرکانسی برای یک فرد ممکن است به وی‍‍‍‍ژگی ورودی شنوایی که فرد در سالها یا ماه ها پیش خو گرفته باشد ، بستگی داشته باشد.
گوش دادن به گفتار برای یک شخص خاص در یک زمان خاص و گوش دادن به سطح ورودی ممکن است تنها پاسخ مطلوب نباشد، بلکه ممکن است به حداکثر رسیدن قابلیت فهم مورد انتظار شخص یا سطح راحتی یا بعضی خواص دیگر ادراک صدا بستگی داشته باشد.
بازبینی های عمیق تر رشد فرایند های تجویز و فرایند های ارزیابی را می توان در Byrn(1938) و Hawkins(1984) یافت. بعضی فرایندهای تازه تر و پرطرفدارتر برای بهره و OSPL90 در جزئیات بیشتری در این جدول توصیف شده است   

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

مراحل رشد سمعک

پیشرفت بعدی پایه قرار دادن بهره مورد نیاز براساس MCL بیمار بود.watson و Knudsen پیشنهاد کردند که گفتار باید به طور مناسب تقویت شود تا انرژی گفتاری قابل شنیدن و راحت شود.فرمول خاص آنها شاملMCL  است،دکتر ولد بیگی اما به طور شگفت آوری تغییرات انرژی گفتاری در میان فرکانس را به حساب نمی آورند. بعد از مدت کمی lybarger یک مشاهده مهمی انجام داد: مقدار بهره انتخاب شده بوسیله مردم تقریبا نصف مقدار کاهش آستانه بود. این روش قاعده نصف بهره نامیده شد.به طوری که این قاعده زمینه چندین روش معمول است. این دو عقیده(افزایش گفتار تا MCL و قاعدهhalf-gain) واقعا دو روی سکه هستند. برای کاهش حسی-عصبی ملایم تا متوسط ، آستانه ناراحتی کمی متفاوت با افراد طبیعی است.MCL به طور تقریبی نصف بین آستانه و ناراحتی است، بنابراین MCL 0.5 به ازای هر افزایش 1db کاهش شنوایی، افزایش می یابد.این توضیح این است که چرا بهره تقریبا نصف کاهش شنوایی است. طبعا اگر هدف افزایش گفتار تا سطح MCL است ، در این صورت نمی توان حدس زد چقدر بهره در هر فرکانس لازم است مگر اینکه ما شدت گفتار در هر فرکانس راحساب کنیم، چون اجزای فرکانس پایین شدیدتر از فرکانس بالا هستند.قاعده نصف بهره باید تعدیل شود، کمی بهره فرکانس پایین کمتر یا کمی بهره فرکانس بالا بیشتر یا هر دو حالت داده شود .

قاعده نصف بهره برای کاهش های شدید و عمیق باید بیشتر تعدیل شود. برای کاهش های شنوایی بالاتر از 60db ،آستانه های ناراحتی به طور آشکاری بالای حد نرمال است.MCL  به طور تقریبی وسط فاصله بین آستانه و ناراحتی باقی می ماند. این رابطه به این معنی است که بهره مسلما باید بیشتر از نصف کاهش شنوایی باشد.
درست 50 سال پیش تشخیص داده شد که دو ویژگی شنوایی متفاوت وجود داشته که می توانست یک اساس مفید برای تجویز فراهم کند.
یک مشی اندازه گیری مقدار درک بلندی فوق آستانه بود.(مانندMCL  )، دومی اندازه گیری آستانه شنوایی بود. ارتباط بین این دو وضوحی در برخی فرایندها فراهم آورد.آستانه و سطح راحتی اندازه گیری می شوند اما برای تخمین زدنMCL  با در نظر گرفتن اینکه MCL دینامیک رنج فرد را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند،استفاده می شود. همانطور که در قسمت 9.3 می بینیم ، این دو حالت بین پایه قرار دادن تعیین بهره بر اساس آستانه یا درک بلندی ،بوسیله جدیدترین فرایندها برای سمعک های غیرخطی هنوز باقی مانده است.تاثیر نسبی دو نوع فرایند به دلیل ارزیابی تطبیقی کم فرایندهای غیر خطی مسأله بحث برانگیزی باقی مانده است.در گذشته فرایندهای مبتنی بر آستانه های شنوایی طرفدار بیشتری داشتند احتمالا چونکه آستانه برای اندازه گیری آسانتر و سریع تر است و می تواند در کودکان و افراد کم ذهن قابل ارزیابی باشد

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

تاریخجه سمعک

مفهوم کلی ورای یک مشی تجویزی و تاریخچه مختصر
کاهش های شنوایی در درجه شان، شکل شان و نوعشان بسیار وسیع اند. سمعک تهران سفیر در نتیجه یک سمعک باید انتخاب شود و ویژگی های تقویتی آن باید طوری تنظیم شود که برای هر فردی با نقص شنوایی مناسب باشد. تنها روش عملی انجام آن استفاده از روش تجویزی است! در یک مشی تجویزی تنظیم سمعک یکی از چند خصوصیت نقص شنوایی فرد اندازه گیری می شود. و ویژگی های تقویتی مورد نیاز از آنها بر آورد می شود.
طبعا این نیازها وجود دارد تا رابطه شناخته شده ای بین خصوصیات فرد و ویژگی های تقویتی مورد نیاز باشد.این ویژگی های تقویتی مورد نیاز اغلب به عنوان هدف تقویتی شناخته می شوند. یک مشی تجویزی ممکن است صرفا با یک مشی قابل ارزیابی فرضی مقایسه شود. در چنین مشی ای چندین سمعک یا شکل های پاسخ به صورت تصادفی انتخاب می شوند و سپس هر کدام روی فردی با نقص شنوایی آزمایش می شوند تا بتوان دریافت کدام ار آنها بهتر است. مشی ای اینچنین به خودی خودبه دلیل تعداد زیادی از ویژگی های تقویتی بالقوه ای که می تواند ارزیابی شود کاملا غیر کاربردی است.
حتی در سال 1950 و 1960 وقتی روش اصولی ارزیابی کارهات بر اساس چندین معیار برای مقایسه عملکرد سمعک استفاده می شد، سمعک ها برای اینکه ارزیابی شوند انتخاب می شدند که یک مشی تجویزی که به صورت مبهمی تعریف شده بود را استفاده کنند. برای مثال بهره پایین ، سمعک های با قدرت پایین هرگز برای شخصی با کم شنوایی عمیق ارزیابی نمی شدند در واقع در همه گزینش سمعک ها و تنظیم کردن، به طور ثابت ترکیبی از تجویز دنبال شده بوسیله ارزیابی نتایج نهایی استفاده می شود.
یک کلینیکین ممکن است به دقت یک سمعک را برای رسیدن به هدفی تجویز کند، انتخاب کند و تنظیم کند. ولی خیلی نادر خواهد بود اگر پرسیده نشد آن صدا چگونه است؟ این سوال ارزیابی یک ارزیابی بسیار ابتدایی را در بر می گیرد. اگر پاسخ بسیار بد بودن صدا بود، کلینیکین موظف است رسیدگی بیشتر کند و به طور بالقوه ای ویژگی های تقویتی را بوسیله تجویز مطابق شده ی با دقتی تغییر دهد.روش های انتخاب شده تجویزی تاریخچه طولانی دارند. 
اوایل1935     KNUDSENوJONES پیشنهاد کردند که برای تعیین بهره لازم باید از آستانه شنوایی هر فرکانس منهای یک مقدار ثابت استفاده شود. این روش، روش آیینه ای یاmirror of the audiogram نامیده می شود، چونکه شکل پاسخ فرکانسی بهره برابر عکس شکل کم شنوایی است.
با توجه به این روش هر 1 db افزایش کاهش شنوایی به 1db افزایش بهره برای جبران نیاز دارد. در کاهش شنوایی حسی-عصبی بهره لازم برای بازگرداندن دریافت بلندی هنجار مساوی کاهش آستانه است فقط هنگامی که فرد در آستانه می شنود. برای همه سطوح بالاتر این مقدار بهره باید افزایش یابد. اینچنین mirroring باعث بهره و تقویت بیش از حد می شود، به خصوص برای فرکانس هایی با کاهش شنوایی بیشتر.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰


تقویت را می توان بوسیله استفاده از یک فرمول که بعضی از وی‍‍‍‍‍‍ژگی فرد را به ویژگی های هدف تقویت ارتباط دهد تجویز کرد . این ارتباطات با یک خط مشی قابل  ارزیابی است که در آن ویژگی های انتخاب شده سمعک همان هایی هستند که به طور تجربی برای بهترین شرایط فرد تعیین شده است. فرمول تجویز می تواند بر اساس آستانه شنوایی ،قضاوت بلندی فوق آستانه و شرایطی که سمعک ها ظرفیت آن را دارند، باشد.
 فرایندهای عمومی برای سمعک های سایت سمعک تهران صفیر خطی شامل POGO  ، NAL ، DSL می باشد.برای همه این ها بهره می تواند فقط بر اساس آستانه شنوایی تعیین شود . این فرمول ها در کل شامل تغییرات قاعده نصف بهره است اما تغییرات بسیار متفاوت هستند به طوری که تجویزهای موثر ، به خصوص برای افرادی با کم شنوایی شیب دار بسیار متفاوت است.
برای سمعک های غیر خطی همه ورش های تجویز قابل دسترسی شامل بعضی جنبه های هنجار سازی بلندی صداهای فوق آستانه هستند . چندین روش(LGOB ،IHAFF،DSL[i/o]curvilinearوFIG6 )هنجار سازی بلندی را همانند هدف منحصر به فردشان، حداقل برای صداهای بالای آستانه تراکمی سمعک اتخاذ می کنند.
فرایندهای دیگر به طرزی متفاوت از هنجار سازی بلندی هستند. فرایند scal adapt بلندی صدای فرکانس پایین را کاهش می دهد. DSL خطی  یک دینامیک رنج پهن تر نسبت به دینامیک رنج نرمال فرد با نقص شنوایی تنظیم می کند. NAL-NL1 فقط بلندی های کلی را هنجارسازی می کند. در حالیکه تعادل بلندی در میان فرکانس ها بر پایه افزایش دادن گفتار قابل فهم برآورد شده است.
تعدادی از این روش های غیر خطی به اندازه گیری بلندی فوق آستانه نیاز دارند. روش های دیگر رشد بلندی فوق آستانه مبتنی بر آستانه های شنوایی را پیش بینی می کنند . 
به طور غیر قابل تعجبی روش های متفاوت می توانند به طور گسترده ای تجویزهای متفاوتی بوجود آورند. چندین فرایند آستانه تراکمی را تجویز می کنند، هیچ یک از آنها پایه های خوب توسعه یافته یا مدرکی برای اینکه چطور باید تعیین شود ندارند و هیچ فرایند خوب توسعه یافته ای برای تعیین کردن زمان های پاسخ متراکم کننده وجود ندارد. حداکثر خروجی(OSPL90) به منظور اینکه مانع رسیدن به سطح ناراحتی بلندی شود، تعیین می گردد.
ولی بلندی کافی می تواند بدون اینکه سمعک بیش از حد اشباع شود بدست آید. در بسیاری از فرایندها هدف OSPL90 عینا برابر LDL در نظر گرفته می شود، در روش های دیگر از روی آستانه حدس زده می شود. در هر نمونه ممکن استOSPL90 بالا یا پایین LDL منحصر به فرد بیمار قرار بگیرد.  برای بیمارانی با کاهش های شنوایی ملایم تا شدید، یک کیفیت صوتی معقول هنگامی است که حداکثر خروجی را محدود کنندهای تراکمی نسبت به peek clipping کنترل کنند ، قابل دست یابی تر است . به هر حال بسیاری از بیمارانی با کاهش های شنوایی عمیق از SPL اضافی که با peek clipping قابل دست یابی است استفاده خواهند برد.

مردمی با کاهش های آمیخته و انتقالی به بهره و SPL90 بزرگتر نسبت به مردمی با کاهش شنوایی حسی-عصبی با همان درجه کاهش شنوایی دارند. به دلایل متفاوت، بنظر می رسد بهره لازم بری جبران کم شنوایی انتقالی کمتر از میزان تضعیفی است که کاهش انتقالی در گوش میانی ایجاد کرده است، همین امر در مورد OSPL90 هم صدق می کند. 

سمعک چند حافظه ای به تنظیمات متفاوتی برای هر حافظه نیاز دارد. این تناوبها می تواند به عنوان تغییراتی از پاسخ تعیین شده خط پایه حافظه اول تعیین شوند. این تغییرات برای بهینه ساختن معیارهای شنیداری خاص در محیط های شنیداری که انتظار می رود بیمار از سمعک استفاده کند طراحی می شوند.
مردمی که سمعک های خود را در محیط های متعدد به کار می گیرند ، کاهش شنوایی بیشتر ازdB55 فرکانس بالا دارند و به بهره بیشتر از 0db فرکانس پایین احتیاج دارند و محتملتر است که از حافظه های چند گانه استفاده کنند. هیچ یک از بهره یا OSPL90 نباید بالاتراز حد مورد نیاز برای یک بیمار باشد.به عبارت دیگر، یک سمعک ممکن است باعث کاهش شنوایی به دلیل نویز تولیدی خود سمعک بشود. خطر حاصل از نویز تولیدی سمعک چه به صورت موقت  یا دائمی برای بیمارانی با یک کاهش شنوایی عمیق بالاتر است و می تواند با استفاده کردن از تقویت کننده های غیر خطی به حداقل برسد. 
 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک