دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

  • ۰
  • ۰

اثر تداوم شنیداری
چنانچه در حال گوش دادن به صدای موسیقی یا هر صدای دیگری باشیم دکتر ولدبیگی و نویز زمینه، صداهای اصلی را پوشش دهد، همچنان صدا را به صورت پیوسته خواهیم شنید. شنوندگان استفاده ی پیچیده ای از اطلاعات زمینه ای، به منظور بازسازی اصوات پوشش یافته می کنند. برای اثبات این قضیه، یک لحن خاص به شنوندگان ارائه می شود که تون های مشخصی از آن با برست های نویز شدید جایگزین شده اند. شنوندگان تون های پوشش یافته را می شنوند بخصوص اگر تون های پوشش یافته از طریق محتوای موسیقی قابل پیش بینی باشند.
گروه بندی اصوات متوالی
در توالی تون ها، دستگاه شنوایی ارتباط بین تون ها ا استخراج کرده و از این ارتباط به عنوان کلیدهای طبقه بندی استفاده می کند. گروه بندی می تواند براساس زیر و بمی باشد. بر این اساس وقتی دو تون متوالی تفاوت زیر و بمی زیادی داشته باشند، شنوندگان دو لحن مجزا و موازی درک می کنند که یکی مربوط به بسامد بالا و دیگری مربوط به بسامد پایین است. اگر دو لحن دارای زیر و بمی یکسانی باشند، دو لحن به سختی از هم تمیز داده می شوند. گروه بندی می تواند براساس تمبر نیز باشد. وقتی به موسیقی گوش می دهیم می توانیم صداهایی که دارای تمبر یکسانی هستند از صداهایی که تمبر غیریکسان دارند تمیز دهیم. وقتی چند ابزار موسیقی با هم نواخته می شوند، گروه بندی براساس تمبر است حتی اگر ابزارهای مختلف دارای زیر و بمی متفاوت باشند.
گروه بندی اصوات موسیقی براساس ترجیح زمانی نیز امکانپذیر است. هنگامیکه توالی تون، حاوی فواصل مکث باشد، شنونده گروه بندی ادراکی را بر اساس مکث ها انجام می دهد. مکث ها نوعی ارتباط زمانی هستند. این اثر به قدری مهم است که گروه بندی های ادراکی قبلی را حذف می کند. اگر در توالی تون ها، مکثی وجود نداشته باشد، گروه بندی براساس زیر و بمی است. اگر مکث ها در توالی، مطابق با زیر و بمی نباشند، گروه بندی با ترجیح زمانی انجام می شود اما تناقض میان ساختار زیر و بمی و مکث ها، باعث سخت تر شدن ادراک می شود.
مدل درک موسیقی 
دراین مبحث به مدل درک موسیقی که توسط کولچ و سیبل در سال 2005 مططرح شده است، می پردازیم. در این مدل درک موسیقی توسط بخش های مختلفی انجام می پذیرد. در زیر خلاصه ای از عملکرد این بخش ها ارایه می شود. درک موسیقی با رمزگشایی اطلاعات اکوستیکی شروع می شود. اطلاعات اکوستیکی در حلزون به پیام عصبی تبدیل می شود و به ساقه ی مغز منتقل می شود. در ساقه مغز ویژگی هایی مانند زیر و بلندی، تمبر، بلندی، و تفاوت های بین دو گوشی رمزگشایی می شود.
هسته ی حلزونی پشتی اطلاعاتی را مستقیما به تشکیلات مشبک می فرستد. به همین دلیل اصوات بلند با شروع ناگهانی، منجر به رفلکس استارتل (یکه خوردن) می شود. این مسیر عصبی ممکن است در انگیزه و علاقه ی ما برای حرکات بدنی متناسب با ریتم موسیقی نقش داشته باشد. پس از آن اطلاعات از تالاموس به قشر شنوایی می رسد. البته مجموعه ای از اطلاعات از تالاموس به آمیگدال و قشر medial orbitofrontal می رود.
مسیر شنوایی شامل مسیر پایین به بالا و مسیر بالا به پایین است. بطور مثال هسته های پشتی کولیکولوس تحتانی بیشتر اطلاعات نزولی را از سایر مناطق قشر شنوایی دریافت می کنند. اطلاعات ABR و FFR نشان می دهد رمزگذاری زیر و بمی در ساقه ی مغز شنوایی رخ می دهد. آموزش موسیقی در رمزگذاری ویژگی های اکوستیکی نقش موثری دارد که در پتانسیل های شنوایی ساقه مغز (ABR و FFR) بازنمایی پیدا می کند.

منبع :

https://tehransafir.com

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی