دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

دل نوشته ها

معرفی کم شنوایی و درمان آن و نیز کاربرد سمعک

در این وبلاگ قصد داریم درباره انواع کم شنوایی و درمان آن و نیز انواع سمعک های هوشمند نامرئی صحبت کنیم

۲۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

- تعداد نرونها و نیز سیناپس‌های محتمل بین نرونها، از عصب هشتم به قشر شنوایی، افزایش می‌یابند. این تعداد در عصب شنوایی 30000 فیبر و در قشر مغز، بیش از 10 میلیون نرون می‌باشند. 
5-9- تقاطع‌های متعددی، رشته‌های راست و چپ، ساقة مغز و قشر را به هم مرتبط می‌کنند. 
6-9- سیستم عصبی شنوایی آوران، در سیستم بر انگیزانندة مشبک، اجزائی دارد. 
7- سیستم شنوایی وابران، بر عملکرد راه شنوایی آوران، تاثیر می‌گذارد. 
10- الکتروکوکلئوگرافی شامل دو پتانسیل حلزونی (برانگیخته شده توسط صدا) و پتانسیل عمل مربوط به عصب هشتم می‌باشد (compound action .p) 
- دو پتانسیل حلزونی عبارتند از SP , CM.
CM اولین بار توسط wever, Bray در تجربیات کلاسیک نروفیزیولوژی شنوایی و 50 درمان کم شنوایی با سلول بنیادی سال قبل، ثبت گردید. (wever & Bray)و از آن به بعد به صورت گسترده‌ای در مجموعة ABP، مورد مطالعه قرار گرفت. 
11- CM یک پتانسیل AC است که از شکل موج محرک و نیز ارتعاش غشای قاعده‌ای متابعت می‌کند. (لذا از واژة میکروفونیک) استفاده می‌شود. CM هیچگونه زمان نهفتگی ندارد و همراه با ارائه محرک، آغاز می‌شود. از سلولهای موئی بر می‌خیزد و حداقل در حلزون طبیعی، از سلولهای موئی خارجی OHCها، منشا می‌گیرد. در ثبت خارج حلزونی، مثلاً در پرومونتوری یا داخل مجرای گوش خارجی انتخاب سمعک CM، فعالیت سلولهای موئی خارجی در قسمت قاعده از غشای قاعده‌ای را نشان می‌دهد. 
مکانیسم‌های که برای تولید CM معرفی شده‌اند، 1- شتاب حرکت سلول‌های موئی،  2- جابجایی غشای قاعده‌ای،  3- فعالیت پتانسیل گیرنده که در راس سلولهای موئی متعاقب خم شدن استریوسیلیا ایجاد می‌شود، محرک تک قطبی (Rare یا Cond) موثرترین تحریک برای بر انگیختن CM است، در صورتیکه با ارائه متناوب این هر دو محرک (محرک متناوب)، CM حذف می‌شود. 
12- SP (پتانسیل تجمعی) یک پتانسیل DC است که پس از ارائه یک تن مداوم (continuous Tone) یا محرک آکوستیکی گذرا، نظیر کلیک یا تن التهاب گوش بدست ایجاد می‌شود. این پتانسیل انعکاس خواص غیر خطی حلزونی است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

پاسخ‌های بر انگیخته، مستقیماً به هماهنگی مراقبت از شنوایی زمانی فعالیت عصبی، وابسته‌اند. هنگامی پاسخ‌های برانگیخته شنوایی به بهترین وجه، ایجاد می‌شوند که پتانسیل عمل یا (پتانسیل سیناپتیک) تقریباً به صورت همزمان از تعدادی نرون در یک منطقة آناتومیک معین بدست آید. اگر منطقة محدودی از نرون فعال شود، تجمع فضایی (spatial summation) برای محیط‌های پتانسیل خارج سلولی، برای تعدادی نرون کم خواهد بود. 
به همین ترتیب هنگامی که یک پتانسیل سریع ایجاد می‌شود، تجمع زمانی Temporal summation کاهش خواهد یافت. 
بنابراین وقتی نرون‌ها بیشترین پاسخ را دارند که تغییرات ولتاژ گسترش یافته و از نظر زمانی طولانی‌تر شده در نرون رخ دهد. 
ویژگیهای فضایی و زمانی فقط به فعالیت عصبی بین غشایی در منطقة بدنة سلول Cell body مربوط می‌شوند، (انتقال سیناپسی) اما در انتشار پتانسیل عمل در طول آکسونها این پدیده‌ها انتخاب سمعک مهم نیستند. 
8- نرون‌ها براساس ساختمان و عملکرد، متمایز می‌شوند. در عصب شنوایی و ساقه مغز پنج گونه نرون وجود دارند. این نرون‌ها عبارتند از: 
هرمی    Pyramidal:
اختاپوسی    octopus:
کروی     globular:
ستاره‌ای    Stellate:
کروی    Spherical:
الگوهای پاسخ این سلولها:
Pauser
onset
Primary – like with Notch
Chopper
Primary Like
9- هفت دلیل برای پیچیدگی سیستم شنوایی:
1-9- فیزیولوژی حلزونی حاصل تداخل پیچیدة خواص متابولیک و بیومکانیکال حلزون است. 
2-9- خیلی از هسته‌های سیستم شنیداری، نظیر، هسته پیرگوشی حلزونی، هسته زیتونی برجستگی تحتانی Inferior colliculos از نظر ساختاری خیلی پیچیده هستند، و هر کدام از اجزا متعددی، تشکیل شده‌اند. 
3-9- ارتباط‌های متفاوتی بین انواع نرون‌های ساختاری – عملکردی وجود دارند. 
مثلاً نرونهای bushy , chopper, stellate یا Primary Like , (Sperical) اختاپوسی و onset 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

اصول آناتومی فیزیولوژی در پاسخ های بر انگیخته
1- «dipole» محیط الکتریکی اطراف سلول است که با قطبیت سمعک اتیکن منفی در یک سو و قطبیت مثبت در سوی دیگر، ایجاد می‌شود. 
پتانسیل مثبت باعث انتشار فعالیت عصبی (انتقال عصبی) می‌گردد. 
2- مفهوم Volume conduction در درک نروآناتومی و نروفیزیولوژی AER مهم است. پاسخ‌های برخاسته از اعماق مغز، از محیط پیچیده‌ای که از مواد گوناگونی تشکیل شده است می‌گذرند و توسط الکترودها دریافت می‌شوند. این مواد عبارتند از مایع، بافت مغز، استخوان و پوست. 
3- عوامل چندی به ثبت پتانسیل‌های برانگیختة شنوایی تاثیر می‌گذارند: 
- مکان قرارگیری الکترودها نسبت به محیط الکتریکی سمعک هوشمند زیمنس یا dipole.
- قرارگیری جغرافیایی (جهت قرارگیری) نرون‌های فعال شده.
- ویژگیهای فضایی Spatial و زمانی Temporal در جریان الکتریکی برخاسته از نرون‌ها.
- تمایز ساختاری و عملکردی نرون‌ها.
4- براساس مکان قرارگیری الکترود: پاسخ‌های الکتریکی در صورتیکه توسط الکترودهای که نزدیک به منشا پتانسیل هستند یا اصلاً در آن منطقه واقعند ثبت شوند، پاسخ‌های near field نامیده می‌شوند. و پاسخ‌هایی که با الکترودهای دورتر (مثلاً در ABR) ثبت می‌شوند، پاسخ‌ها (farfield) هستند. 
افزایش فاصله بین الکترود و منشا پتانسیل دو تاثیر به AEP دارد. 
الف) کاهش Spatial Resolution 
ب) کاهش قابل توجه دامنة پاسخ.
5- وقتی دو دایپل کنار هم هستند، الکترود دور یک قله ایجاد می‌کند اما اگر الکترود نزدیک‌تر شود، دو قله ایجاد خواهد شد. 
6- قرار گیری ژئومتریک geometric orientation نرونهای فعال شده به نقش اساسی در انتقال سیگنال الکتریکی Volume Conduction ایجاد می‌کند. بر این اساس و بر مبنای یافته‌های Lorente de No 1947 دو گونه میدان پتانسیل داریم:
Closed field: دندریت‌ها هم سو نیستند. پتانسیل منتقل نمی‌شود. 
Open field دندریتها هم سو هستند، پتانسیل منتقل می‌شود. 
7- ویژگیهای فضایی Spatial و زمانی Temporal در جریانهای قیمت سمعک اتیکن  مربوط به هر نرون، در ایجاد پاسخ برانگیخته، نقش ایفا می‌کنند. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

معمولاً پاسخ P300 وقتیکه سمعک استارکی بیمار به محرک oddball توجه نشان می‌دهد، دامنة بزرگتری دارد، پاسخ P300 به صورت یک موج بزرگ (با دامنة   20 تا 5) که معمولاً سومین جزء مثبت در محدودة زمانی ms300 است بدست می‌آید دامنه و زمان نهفتگی P300 براساس شرایط اندازه‌گیری می‌تواند تغییر کند. حتی غیاب محرک نیز می‌تواند به تولید و ایجاد P300 منتفی شود. 
30- در اواسط 1970، NaaTanen هنگام کار و تحقیق با P300 دریافت که پاسخی انواع سمعک ها نسبت به محرک نادر وجود دارد که ارتباطی با توجه بیمار ندارد. کشف MMN در 1975 رخ داد. با استفاده از یک پروتکل ارائه محرک دایکوتیک، از بیمار خواسته شد، بعضی تن‌ها را که به دو گوش ارائه می‌شود، فراموش کنند، و به یک محرک نادر oddball یا انحرافی در یک گوش توجه کنند، - محققین نتیجه گرفتند، که اصوات deviant حتی آنها که توجهی بدانها نشده بود، یک موج منفی در منطقة 100 تا 200 میلی‌ثانیه ایجاد نمودند هنگامیکه شکل موج مربوط به محرک استاندارد از شکل موج مربوط به محرک انحرافی کم می‌شد، سمعک فوناک موج منفی آشکارتر می‌گشت. به این پدیده (Difference wave) می‌گوییم. 
31- منشا MMN، در قشر مغز، لب گیجگاهی و لب فرونتال و نیز از مناطق زیر قشری دانسته شده است. 
32- شاید MMN، دقیق‌ترین اندازه‌گیری objective پردازش شنوایی در سیستم عصبی مرکزی است. 
33- MMN در نوزادان و اطفال تا بزرگسالان و در جمعیت‌هایی نظیر بیمارانی با مشکلات پردازش شنیداری، اختلالات یادگیری، بیماریهای عصب – روان شناختی، الکلیسم، HIV، بررسی شده است. 

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

پاسخ P300 و سایر پاسخ‌های درون‌زای دیگر، بواسطة وابستگی‌شان به متن محرک، stimulus Context بدست می‌آیند و نه بواسطة Stimulus factors این پاسخها نیز بواسطة ویژگیهای توجهی فرد Subject attention Characteristics بدست می‌آیند و نه بواسطة ویژگیهای فرد subject Characteristics 
28- روش یا پارادئیسم رایج برای ثبت پاسخ‌های P300 شامل ارائه سیگنال‌های هدف oddball است. سیگنالی که در شرایط معمول ارائه می‌گردد، در بیشتر زمان تست ارائه می‌شود، اما هر از گاه یک محرک متفاوت، در بین این سیگنالها، ارائه می‌گردد. به این معنی که، یک سری مثلاً 5 یا 6 محرک شناخته شده (مثلاً تن برست Hz1000) ارائه می‌شود، و سپس به صورت غیرقابل پیش‌بینی یک محرک متفاوت انتخاب سمعک یا (oddball) (یک تن 2000 هرتز) ارائه می‌شود. محرک oddball، ممکن است همانند مثال از نظر فرکانس متفاوت باشد یا اینکه ویژگیهای دیگری نظیر شدت یا زمان متفاوت باشند. در محرکهای گفتاری ویژگیهای ظریف‌تر (نظیر شروع گفتار، یا تفاوتهای تولیدی می‌توانند مطرح باشند. اصلاً ممکن است محرک oddball، عدم وجود محرک مورد انتظار باشد. از لغت high Probability برای توصیف محرک پارگی پرده گوش معمول استفاده می‌شود. 
در صورتیکه محرک oddball را «infrequent» «Rare»، «Task significant» «Probe» یا «Target» هم می‌گوییم. بنابراین، محرک هدف Target قابل پیش‌بینی نخواهد بود، (با احتمال زیاد و اغلب). با استفاده از مثال بالا، اگر در 50 درصد موارد محرک 2000 ارائه شود و در 50 درصد موارد دیگر محرک 1000 هرتز، در آن صورت محرک 2000 هرتز را نمی‌توان odd، infrequent یا Rave نامید. 
معمولاً محرک هدف، در 10 تا 20 درصد زمانها، رخ می‌دهد. 
29- ALR هنگامی که بیمار استفاده از سمعک در حالت توجه خاص به محرک نیست بدست می‌آید ولی در صورتیکه از او خواسته شود به محرکهای oddball توجه خاص داشته باشد، P300 به دست خواهد آمد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

در هر دو فعل، شکل گذشته ساده و صفت سمعک oticon مفعولی یکسان میباشد. با اینحال raced نتها در 8 درصد مواقع بعنوان صفت مفعولی ظاهر میشود در حالیکه carried در 52 درصد مواقع بعنوان صفت مفعولی ظاهر میشود. MacDonald و همکارانش در سال 1994 نشان دادند که افعالی مثل raced نسبت به افعالی مثل carried با احتمال بیشتری تولید اثر garden path مینمایند.

نوع آخر از اطلاعات واژگانی مربوط به اطلاعات موضوعی (Thematic) همراه با افعال میباشد. مباحث یک فعل بستگی به ساختاری دارد که در آن میتواند ظاهر بهترین نوع سمعک شود، اما نقشهای موضوعی یک بحث به رابطه معنایی بین بحث و فعل برمیگردد. بعنوان مثال فعل open  را در جملات ذیل درنظر بگیرید:

                                                                   

   در هر سه جمله، فعل opened نیازمند یک فاعل میباشد: john در 35a ، key در 35b و door در 35c . به لحاظ موضوعی این سه عبارت اسمی نقش های خیلی متفاوتی را بازی میکنند:

 john در 35a یک عامل میباشد (شخصی که در را باز میکند)، key در 35b وسیله میباشد (که استفاده میشود برای باز کردن در) و  door در 35c یک مضمون (theme) میباشد (چیزی که بر آن انجام شده است).

برای آزمایش اینکه آیا اطلاعات موضوعی میتوانند کمک نمایند تا تجزیه گرقیمت سمعک از garden path ها اجتناب نماید برخی محققین در سال 1994 جملاتی نظیر مثال های ذیل را مقایسه کردند:

                             

فعل examine نیازمند یک عامل بعنوان فاعلش میباشد که فاعل آن باید جاندار باشد. Evidence (یک اسم غیر جاندار)  عامل خوبی برای examine  نمیباشد اما مضمون (theme) خوبی برای فعل میباشد. دسترسی داشتن به این اطلاعات موضوعی جلوگیری میکند از اینکه تجزیه گر ، examined را در 36b بعنوان فعل اصلی در نظر بگیرد و از تولید یک garden path بوسیله 36a اجتناب شود.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

شنوایی سنجی

Garnsey و همکارانش در سال 1997 همچنین اثر محدودیت های انتخابی بر پردازش جمله را مورد بررسی قرار دادند. بعنوان مثال، برای فعلی مثل understand کلمه snow مفعول مستقیم خوبی مثل کلمه message نمیباشد (جمله32). به همین شکل برای فعلی مثل admit کلمه airplane مفعول مستقیم خوبی مثل کلمه mistake نمیباشد(جمله33). و برای فعلی مثل fear کلمه dress مفعول مستقیم خوبی مثل کلمه tantrums نمیباشد(جمله34). به یاد داشته باشید که understand با بایاس مفعول مستقیم میباشد در حالیکه admit با بایاس مکمل جمله ای میباشد و fear یک فعل بدون بایاس میباشد و با احتمال مساوی بیمه سمعک میتواند با مفعول مستقیم یا مکمل جمله ای همراه باشد.

              

Garnsey و همکارانش متوجه شدند که تطابق معنایی بین فعل و NP پس از آن ، اثر garden path افعال با بایاس مفعول مستقیم مثل understand را متاثر نمی نماید. بایاس مفعول افعال بقدری قوی بودند که NP پس از آنها بعنوان یک مفعول مستقیم آنالیز میشد (صرفنظر از اینکه به لحاظ معنایی مطابقت داشت یا نه). جملاتی مثل 32a و 32b همیشه تولید garden path  کردند.

در مقابل، NPهای بعد از افعال با بایاس مکمل جمله ای هرگز سمعک oticon بعنوان مفعول های مستقیم آنالیز نشدند صرفنظر از اینکه به لحاظ معنایی با فعل مطابقت داشتند یا نه. جملاتی مثل 33a و 33b هرگز تولید garden path نکردند. محدودیت های انتخابی دارای یک اثر دراماتیک با افعال بدون بایاس بودند. جملاتی مثل 34a در قیاس با جملات شبیه 34b تولید garden path  کردند.

قبلا نشان دادیم که اگر شکل پیرگوشی صفت مفعولی فعل همانند شکل گذشته ساده آن نباشد منجر به یک جمله garden path نمیشود. حال افعال carried و raced را درنظر بگیرید

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

حرکات چشم هنگامی که شرکت کنندگان جملات ارایه شده را یکی پس از دیگری بر روی صفحه کامپیوتر می خواندند، و دیگری، خواندن از کجا سمعک بخرم زمانها برای جملاتی که یک کلمه در یک زمان ارائه میشد (تکنیکی که self-paced reading نامیده شد).

Garnsey و همکارانش نشان دادند که افعال با بایاس مستقیم مثل understand                                 (mary understood the question han no solution) دیده نمیشود.

استفاده تجزیه گر از اطلاعات بایاس فعل یا آزمایشات ERP نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همانگونه که در فصل 2 گفته شد انواع مختلفی از پاسخهای ERP با آنومالیهای نحوی (که منجر به تولی P600 میشود) و آنومالیهای معنایی (که منجر به تولید N400 میشود) وجود دارد.

Osterhout در سال 1994 پاسخهای ERP به جملات با بیمه سمعک مکملهای سببی نظیر مثالهای ذیل را اندازه گیری کرد:

                                             

سه فعل استفاده شده در این جملات از همدیگر متفاوت میباشند:

Hope زیر گروهی است فقط برای یک مکمل جمله ای (نمیتواند مفعول مستقیم بگیرد)

Believe میتواند مفعول مستقیم و یا یک مکمل جمله ای بگیرد اما به سمت یک مفعول مستقیم بایاس دارد.

Charge میتواند مفعول مستقیم و یا یک مکمل جمله ای بگیرد اما به سمت یک مکمل جمله ای بایاس دارد.

Osterhout در جمله 31b یک موج P600 مشاهده کرد (نشاندهنده اینست که شرکت کنندگان یک آنومالی نحوی را تجربه کرده اند). بایاس مفعول مستقیم فعل باعث شد شرکت کنندگان the patient را بعنوان مفعول مستقیم آنالیز نمایند. جملات با افعال hoped  و charged موج P600 را تولید نکردند که احتمالا به این خاطر میباشدکه the patient ابتداً بعنوان یک مفعول مستقیم پردازش نگردید.

تجربیاتی نظیر اینها نشان میدهد که اطلاعات بایاس فعل بوسیله تجزیه گرسمعک oticon مورد استفاده قرار میگیرد تا تصمیم گیری نماید چه ساختاری را ایجاد نماید. در فصل 2 گفته شد که یک ورودی واژگانی برای یک فعل، محدودیت های انتخابی نیز برای آن فعل دارد.

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

اطلاعات واژگانی  (Lexical Information)

  ورودی مستقیم به تجزیه گر شامل مجموعه ای از کلمات میباشد که سمعک بصورت خطی قرار گرفته اند (یکی پس از دیگری). وظیفه تجزیه گر اینست که معین نماید این کلمات از لحاظ سلسله مراتب چگونه بهم مربوط میشوند. متریال واژگانی با حجم بالایی از اطلاعات نه تنها معنایی بلکه Morphosyntactic به سمت تجزیه گر می آیند.

ورودی های واژگانی حاوی اطلاعاتی هستند که هم درباره فریم های زیرگروهای افعال میباشد (یعنی مباحثی که یک فعل میتواند داشته باشد) و هم درباره اینکه چگونه افعال خاص اغلب بوسیله انواع خاصی از مباحث دنبال میشوند. ساختار جمله 7b اینجا تکرار میشود اما با از کجا سمعک بخرم محتوای نحوی متفاوت:

                                 

جمله حاوی یک ابهام ساختاری لوکال میباشد:

The problem میتواند مفعول مستقیم understood باشد و یا فاعل یک جمله واره جدید. با استفاده از minimal attachment ، تفسیر مفعول مستقیم بطور اولیه ترجیح داده میشود اما این مسئله وقتی که به کلمه had میرسیم منجر به garden path  میشود.

ابهام لوکال در جمله 30 ، بناچار ناشی از این واقعیت میباشد که فریم زیرگروه برای understood اجازه یک مفعول مستقیم همچنین یک مکمل جمله ای را میدهد. افعال دیگر مثل think متفاوت میباشند و به مکملهای جمله ای اجازه میدهند (Mary thinks she know the truth) اما اجازه مفعول های مستقیم را نمیدهند (Mary thinks the truth).

علاوه بر این محدودیت های فریم زیرگروه، ورودی واژگانی برای یک فعل حاوی اطلاعاتی درباره اینست که مباحث احتمالی فعل بیشتر چه مواردی است. بعنوان مثال ، هم understand و هم  admit مفعول مستقیم یا مکملهای جمله ای میگیرند اما مفعول مستقیم برای understand مرسوم تر است در حالیکه مکمل جمله ای برای admit مرسوم تر است.

Garnsey و همکارانش در سال 1997 داده های کلینیک سمعک وسیعی از افعال را تحت عنوان Verb’s argument Bias توسعه دادند که حاوی اطلاعاتی درباره اینکه کدام مباحث فعل مرسوم تر هستند. آزمایشات در این مطالعه از دو تکنیک مختلف برای اندازه گیری دشواری استفاده کردند:

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک
  • ۰
  • ۰

یک توضیح خیلی ساده برای این مسئله سمعک اینست که ساختار نحوی به لحاظ سایکولوژیکی یک واقعیت غیر قابل انکار میباشد. یادآوری دسته ای از کلمات که به لحاظ نحوی بهم مرتبط میباشند راحتتر می باشد.

فرضیه آلترناتیو دیگر اینست که یادآوری در آزمایشاتی مثل موردی که شرح داده شد، فقط بوسیله ساختار نحوی نمیباشد بلکه بوسیله روابط معنایی (Semantic) که بین کلمات وجود دارد نیز میباشد بنحویکه از مثال دوم، معنایی قابل برداشت میباشد ولی در مثال اول نه. آیا افراد قادر به تخمین روابط نحوی در غیاب معنی میباشند؟ مصرع آغازین شعر Jabberwocky نوشته Lewis Carroll در سال 1872 را در نظربگیرید:

 

وقتی که شما زبان Jabberwocky را میشنوید یا میخوانید (این زبان شامل شبه کلماتی هستندکه در فریم های نحوی گرامری قرار گرفته اند) نمیتوانید چیزی متوجه شوید اما روابط نحوی ای را میتوانید حدس بزنید حتی ممکن است شما درباره اینکه این کلمات واقعا چه معنی میدهند هیچ ایده ای نداشته باشید. در یک مطالعه، از fMRI جهت بررسی فعالیت مغز در افرادی که به گفتار با و بدون معنی و با یا بدون قواعد نحوی گوش میکردند استفاده کردند، جملاتی همانند مثالهای ذیل:

                                 

مطالعه نشان داد که هنگامی که ورودی پردازشی شامل روابط نحوی (مانند جمله 3a و 3b ) میباشند در مقایسه با لیست کلمات ساده (مانند جمله 3c و 3d )، مناطق خاصی از مغزدر کورتکس فرونتال تحتانی چپ بطور انحصاری بکار گرفته میشوند.

این آزمایش و آزمایشات بسیار دیگری که فعالیت  مغز را در طی حساسیت شنوایی پردازش مغز بررسی میکنند، مشخص کرد که پردازش نحوی نه تنها دارای واقعیت سایکولوژیکی میباشد بلکه دارای همبستگی های سایکولوژیکی ویژه نیز میباشد. تحقیقاتی که پتانسیل های وابسته به رویداد (ERP) را بررسی میکنند اجزایی را کشف کردند که بطور ویژه مربوط به پردازش نحو میباشند که برخی از آنها بطور مختصر در فصل 3 مورد بحث قرار گرفت. دو مورد از این اجزاء شامل ELAN (Early Left Anterior Negativity) و LAN (Left Anterior Negativity) میباشد. در هر دو این اجزاء، در جملاتی که به لحاظ نحوی ناهنجاری وجود دارد، افزایش Negativity دیده میشود. ELAN خیلی زودرس تر میباشد     سمعک استخوانی (حدود 200-150 میلی ثانیه پس از شروع ناهنجاری) و یک پاسخ به ساختار نحوی میباشد که قابل پیش بینی نمیباشد همانند مثال 4a در مقایسه با 4b :

  • دکتر سمعک کلینیک سمعک